اعتراض قدرتمند کارگران فولاد! جنبش کارگری و تحولات سرنوشت ساز رحمان حسین زاده

اعتراض قدرتمند کارگران فولاد!
جنبش کارگری و تحولات سرنوشت ساز
رحمان حسین زاده
حرکت اعتراضی قدرتمند هفته های اخیر کارگران فولاد اهواز حاوی پیام مهمی قبل از همه برای جنبش کارگری و دیگر جنبشهای اجتماعی رادیکال است. فراخوانی است به اینکه سازمانیافته، متحد، متعرض و با اعتماد بنفس منطبق با حق طلبی غیرقابل انکار باید به میدان آمد. تأکیدی است بر اینکه هیچ درجه از فشارها، تحمیل محدودیتها، اعمال فشارها و توجیهات پوچ کارفرمایان و دولتیها به بهانه های مختلف از جمله “تحریم اقتصادی و تهدیدات جنگی” دلیلی برای تعرض به معیشت و زندگی کارگران و مردم تحت ستم نیست. فولادیها باردیگر نشان دادند، با قدرت متحد مبارزاتی میتوان خواسته های برحق را بر دولت و صاحبان کار تحمیل کرد. حقوق معوقه را از حلقومشان بیرون کشید. وادارشان کرد خط تولید را دوباره راه اندازی کنند. به آنها فهماند تعرض به حقوق اقتصادی و اجتماعی و سیاسی کارگران و مردم تحت ستم با اقدام اعتراضی پاسخ میگیرد. اما پیام مهمتر حرکت اعتراضی قدرتمند کارگران فولاد دراین شرایط یادآوری رسالتی است که طبقه کارگرو جنبش کارگری و سوسیالیستی در تحولات سیاسی جاری جامعه لازمست به آن واقف و متعهد باشیم.
جنبش کارگری و جنبشهای اعتراضی دوباره به میدان آمده اند!
جنگ مصیبت بار ١٢ روزه برای مدت کوتاهی جنبش کارگری و جنبشهای اعتراضی را قیچی کرد. امیدواری سران جمهوری اسلامی به وقفه ایجاد شده در مبارزات جاری زیاد طول نکشید. در دو ماهه اخیر شاهد احیای روند اعتصابات و اعتراضات در مراکزکارگری مختلف، به علاوه تظاهراتها و اقدامات اعتراضی بازنشستگان و معلمان و دانشجویان و مردم معترض در سبزوار و بعضی شهرهای دیگر بودیم. تحرک اعتراضی کارگران در اراک و بخشهای مختلفی در نفت و عسلویه و مشخصأ تظاهرات قدرتمند کارگران فولاد در دوشنبه گذشته امید و توان دیگری به کل جنبش اعتراضی علیه جمهوری اسلامی بخشید. قدعلم کردن دوباره جنبش کارگری و جنبشهای اعتراضی این واقعیت پایه ای را یادآور میشود، جنگ کارگران و مردم اگر با موانعی هم روبرو شد، تعطیل پذیر نیست و در سریعترین فرصتهای ممکن دوباره ادامه پیدا میکند.
جنبش کارگری در بوته آزمایش
تحولات سیاسی ایران در خطیرترین مقطع خود بسر میبرد. جمهوری اسلامی بیش از هر دوره ای و از هر سو تحت فشار و در تنگنا است. جدال برسر قدرت سیاسی و جابجایی قدرت صورت مسئله روز است. در یک دسته بندی کلی روند جابجایی قدرت به دو شکل در چشم انداز است. از یک سو طی یک روند انقلابی و متکی به اراده کارگر و مردم حق طلب و سرنگونی طلب میتوان جمهوری اسلامی را دفن کرد و آلترناتیو کارگری و شورایی متضمن آزادی و برابری و رفاه و سعادت را برای مردم تضمین کرد. و از سوی دیگر طبق نقشه ارتجاعی آمریکا، اسرائیل در همدستی با اپوزیسیون پروغرب دست راستی میخواهند از بالای سر مردم و علیه منافع کارگران و مردم تغییراتی در حاکمیت سیاسی ایجاد کنند. حاکمیت استثمار و ستم سرمایه واستبداد و زندان و اعدام را در فرمت دیگری تحمیل کنند. در نوشته دیگری به توضیح بیشتر ماهیت سیاسی و کارکرد عملی آلترناتیوهای انقلابی یا اراتجاعی در قبال تحولات جاری برمیگردم. اینجا تأکیدم براین واقعیت است، جامعه ایران در یک تند پیچ سیاسی بسیار تعیین کننده بسر میبرد. مصافهای جدی در مقابل جنبشهای سیاسی و اجتماعی اصلی جامعه قرار گرفته است. به طور ویژه جنبش کارگری و سوسیالیستی ایران در بوته آزمایش سرنوشت ساز است. تردیدی نیست رهایی جامعه ایران در بطن شرایط بسیار پیچیده و دشوار کنونی تمامأ به نقش طبقه کارگر و جنبش کارگری و رهبران و پیشروان رادیکال و کمونیست این طبقه گره خورده است. در طول عمر جمهوری اسلامی و در شرایط بسیار سخت جنبش طبقه کارگر همواره جنبشی سرزنده و الهام بخش مبارزات حق طلبانه بوده است. خیزشهای بزرگ یک دهه اخیر از دی ماه ٩٦ تا خیزش شهریور ١٤٠١ و تا کنون از پتانسیل مبارزاتی طبقه کارگرالهام گرفته اند. اعتراضات برجسته کارگران فولاد و اراک و در مراکز کارگری نفت و عسلویه و … بخشی از این توان مبارزاتی امید بخش است. به این دلیل بیش از هر دوره ای در تاریخ سیاسی ایران، امید و نگاهها به نقش رهایی بخش طبقه کارگر و جنبش کارگری برای نجات جامعه از مصائب فاجعه بار حاکمیت کاپیتالیستی و جمهوری اسلامی، مقابله با مخاطرات تحریم و جنگ و آلترناتیوهای ضد مردمی دوخته شده است. مردم جان به لب رسیده جامعه ایران در نبردی بی امان برای سرنگونی جمهوری اسلامی و تحقق آینده ای به دور از ستم و رنج و ناهنجاریهای کنونی، به آلترناتیوی متضمن آزادی و برابری و رفاه چشم دوخته اند. تضمین چنین آلترناتیوی تنها در گرو عروج طبقه کارگر و رهبران آگاه و سوسیالیست آن به مثابه نیروی هدایت گرکل جنبش اعتراضی و انقلابی و رهبر آلترناتیو کارگری و شورایی است. در مطلب دیگری به ملزومات عروج آلترناتیو کارگری و شورایی میپردازیم.
***