نه قاطع مردم به بوتفلیقه و استبداد ۲۰ ساله در الجزایر- ناصر مرادی
بحران های سیاسی و اقتصادی شمال آفریقا به کشور الجزایر هم سرایت کرد و کاندیداتوری مجدد عبدالعزیز بوتفلیقه برای نشستن دوباره بر کرسی ریاست جمهوری جرقه ای شد برای بروز خشم فروخفته اردوی کار ومردم محروم و جوانانی که در منگنه بحران اقتصادی، بیکاری وسیع و استبداد سیاسی در کشوری نفت خیز و یکی از اعضای موثر اوپک گرفتار شده اند. بستر این خیزش توده ای قبل از هرچیزاعتراض به شرایط نابسامان زندگی، محرومیت، بیکاری و استبداد سیاسی نهادینه در این کشور است که راس حاکمیت کشور بوتفلیقه را نشانه گرفته است.
ماجرا از اینجا آغاز شد که بوتفلیقه، بعد از ۲۰ سال ریاست جمهوری در الجزایر و با ۸۲ سال سن اعلام کرد که میخواهد برای پنجمین بار نامزد انتخابات ریاست جمهوری شود. او درحالی سودای نشستن دوباره بر کرسی ریاست جمهوری را داشت که ۶سال است به علت سکته مغزی، روی صندلی چرخدارقرار گرفته و قادر به تکلم هم نیست.
مردم الجزایر وقتی خبر نامزدی مجدد عبدالعزیز بوتفلیقه را شنیدند، به خیابان آمدند و اعلام کردند ” نه” دیگر نمی پذیرند.این ” نه” مردم تبدیل به بزرگترین تظاهرات اعتراضی در الجزایرشد و بیش از ۳ میلیون نفر در تظاهرات و اعتراضات دراین کشور شرکت کردند و انصراف و برکناری عبدالعزیز بوتفلیقه از کاندیداتوری مجدد در انتخابات ریاست جمهوری را تثبیت کردند. اما تظاهرات و اعتراضات مردم الجزایر بعد از انصراف بوتفلیقه خاتمه نیافته و ” نه” مردم پس از این دستاورد هم ادامه پیدا کرد. اینبارمساله تعویق انتخابات را برای عرصه ای دیگر از پیشروی مبنا قرار داده اند. در همین راستا الجزیره، و دیگر شهرهای این کشور علیه به تعویق افتادن انتخابات ریاست جمهوری تظاهرات کردند.آنچه در الجزایر اتفاق افتاد و هنوز ادامه دارد، به میدان آمدن اراده مردم و پیشروی در مسیر به دست گرفتن سرنوشت خود و گام مهمی در به شکست کشاندن استبداد و حاکمیت فاسد سیاسی است. چشم انداز چنین روندی در تحولات سیاسی ای ایران هم قابل پیش بینی است و خامنه ای و دستگاه حاکمیتش در مقابل اراده کارگر و مردم در ایران همچون بوتفلیقه شکست خواهند خورد.
تا اینجا بر خلاف تبلیغات رسانه های بورژوایی و دست راستی که از روز اول آغاز این اعتراضات در مقابل خیزش مردم الجزایر قرار گرفتند و مردم را با این ترفند و عوام فریبی مشمئز کننده که تظاهرات و اعتراضات در الجزایر نتیجه ای جز سوریه و لیبی شدن را به بار نمی آورد و چیزی جز ویرانی کشور حاصل نمی شود،مردم الجزایر با “نه” بزرگ به انتخاب مجدد بوتفلیقه پیروز شدند و توانستند با اراده خود، راه تکرار یک دوره باطل از استبداد ۲۰ ساله را بگیرند و به پای این پیروزی شادی کنند. اما انصراف و کناره گرفتن بوتفلیقه از انتخابات پایان جنبش مردم علیه استبداد سیاسی و بحران اقتصادی و بیکاری و محرومیت نیست. زیرا مردم الجزایر ازخود بوتفلیقه که برای آرام کردن اعتراضات مردم وعده اصلاحات اجتماعی و اقتصادی داد قبول نکردند. ادامه خیزش مردم الجزایر و دورنمای پیشروی و کسب دستاوردهای مبارزاتی، منوط به نقش طبقه کارگرو کمونیستهای این کشور و ایفای نقش تاریخی خود برای قرار گرفتن در رهبری اعتراضات توده ای برای رهایی و آزادی و برابری است.
***