در اول مه، پیکار همزمان علیه استثمار و تبعیض جنسیتی-ملکه عزتی
در سيستم سرمايه داری و بردگی مزدی جنسيت و مليت پديده هايی نيستند كه مانعی برای استثمار و کار مزدی ايجاد كنند. انجا كه منفعت سرمايه و سود ايجاب ميكند كارگر فارغ از جنسيت و تعلق قومی و جغرافيايئ بكار كشيده ميشود. نيروی كارش را ميخرند و تا زمانيكه توان كار داشته باشد و در چرخه توليد قابل استفاده باشد از وی كار ميكشند. در اين سيستم مرد و زن كارگر بدون هيچ تفاوتی تنهابردگان مزدی هستند در قبال دستمزدی كه كفاف زنده بودن است و نه زندگی كردن. اما در ايران تحت حاكميت جمهوری اسلامی اين معادله متفاوت است. تبعيض عليه زنان در ايران بيداد ميكند قانون رسما بر تبعيض عليه زن متكی است. زنان صرفا بدليل زن بودن و جنسيت خود شهروند درجه دوم جامعه محسوب ميشوند، كرامت و حرمت انسانيشان روزانه مورد تعرض قرار میگيرد. موقعيت فرودست زنان در جامعه و بيحقوقی كه جمهوری اسلامی در طی نزديك به ٤٠ سال به زنان تحميل كرده كارگران زن را در شرايطی قرار داده است كه در معرض بيشترين اسيب پذيری قرار دارند. اولين قربانيان بيكار سازی ها، اولين قربانيان اخراج ها، اولين قربانيان كار ارزان و استثمار مضاعف زنان كارگر هستند.
اقليت استثمارگر جامعه از فرودستی زنان نفع ميبرند، كار شبانه روزی خانگی بی هيچ جيره و مواجبی بدون مزايای بيمه و بازنشستگی زمانيكه بقيه اعضای خانواده در سود افرينی برای سرمايه داران جان ميكنند خدمت بزرگی به چرخه سوددهی سرمايه داری است.
در طی اين سالها زنان علاوه بر چماق سركوب اوباشان سرمايه و مذهب با معضلات عديده ايی هم در زمينه اشتغال روبرو بوده اند. خانه نشين كردن و بيكار سازيهای وسيع همراه با سياستهای زن ستيزانه رژيم ضد زن جمهوری اسلامی كه با انواع ترفندها در تلاش برای به خانه فرستادن زنان و حذف انان از صحنه فعاليت اجتماعی است. ترفندهايی همچون محدوديت ساعت كار، محدوديت عرصه های كاری و انتقال تعدادی از مشاغل به خانه ها برای فرار از پرداخت بيمه و مزايای كاری و بازنشستگی موانع جدی در اشتغال زنان كارگر ايجاد كرده است. از طرف ديگر تعدادی كه عليرغم اين محدوديتها در چرخه توليد و اشتغال حضور دارند با بدترين شرايط كاری مواجه هستند. دستمزدهايی كه به زنان كارگر در كارگاههای توليدی و واحدهای كوچك بخش خصوصی پرداخت ميشود فقط ياداور برده داری قرون وسطايی در دنيای مدرن قرن بيست و يك است! اين تنها بخش كوچكی از ماهيت كريه و چهره زشت جامعه سرمايه داری و حكومت ضد زن جمهوری اسلامی است.
مريم دختر جوانی كه با حقوق ماهانه ١٥٠ هزار تومان در ساندويچ فروشی محل زندگيش كار ميكند به خبرنگاری كه با او مصاحبه ميكند جواب ميدهد از ساعت ٣ ظهر تا ١٢ شب اينجا كار ميكنم، بيمه نيستم و هيچ تضمينی هم برای ادامه اين كار نيستی .مادرم هم محض احتياط (اخلاقيات و سنن عقبمانده جامعه مردسالار) به تمام همسايه ها خبر داده كه تا اين ساعت سر كار هستم تا مبادا مشكلی پيش بيايد!! مريم يكی از ٨ ميليون كارگری است كه كارش شامل هيچ حقوق و مزايايی نيست، خودش اما ميگويد از بيكاری بهتر است!!
اغلب زنان كارگر که در مشاغل خانگی و در كارگاههای كوچك كار ميكنند شامل هيچگونه بيمه ايی نه اجتماعی، نه درمانی و نه بيكاری و بازنشستگی نميشوند. در كنار اين تبعيضات و بيحقوقی تبعيض رسمی و قانونی هم وجود دارد. در تعدادی از مشاغلی كه حق بيمه از زنانی كه شامل بيمه ميشوند هر ماهه كم ميشود، بعد از مرگ بيمه مادر به فرزندانش تعلق نميگيرد!!
در بسياری از كارگاههای توليدی عليرغم اينكه زنان سرپرست خانواده هستند اما حقوقی كه ميگيرند كفاف زندگي يك نفر را هم نميدهد. پارادوكس اين وضعيت انجاست كه بدليل سطح پايين دستمزد زنان كارفرمايان كارگاههای كوچك كار زنان را ترجيح ميدهند اما ترس از بارداری و زايمان ترديد بزرگ برا ی اشتغال انهاست!!! با هيچ فاكتور و تعريفی نميتوان اين وضعيت را تشريح كرد و توضيح داد…
در جامعه ايی كه زن بودن همراه است با دست و پنجه نرم كردن با هزار و يك مشكل اجتماعی و حقوقی، كارگر زن بودن مساوی است با تحميل محروميت و فرودستی مضاعف، مساوی است با استثمار و خشونت و نابرابری كه مشابهی برايش پيدا نميشود. تبعيض و نابرابری و ستمكشی كه در جامعه ميتوان به وفور از ان نمونه اورد، در دنيای كار و توليد ارزش اضافه با توحش بيشتری خود را نشان ميدهد.
عليرغم همسرنوشتی كارگران فارغ از جنسيت و مليت و عليرغم اينكه سرمايه داری عامل اصلی استثمار شديد زنان و مردان كارگر برای سود اوری هر چه بيشتر است و بهمين دليل به اين نابرابری و تبعيضات جنسی دامن ميزند اما این نابرابری در سنتهای پوسیده فرهنگ مرد سالار هم بطور جدی خود را نشان میدهد. هر چند طبقه كارگر در مبارزه با قوانين خشن سرمايه داری بعنوان يك طبقه ظاهر ميشود و از مناقع طبقاتيش بعنوان يك طبقه دفاع ميكند اما واقعيات جامعه نشان از اين دارد كه زنان كارگر در موقعيت اسيب پذيرتری قرار دارند. هنگام تعديل نيرو ودر بيكارسازيهای زمان رکود اول از همه سراغ زنان ميروند، احتمال بالای اخراج زنان كارگر در صورت ازدواج در بسياری از كارخانه ها و واحدهای توليدی و دستمزدهای نابرابر حتی در مقابل كار يكسان همه از تبعات زن بودن است. به اينها ازار جنسی و تحقير روزمره را هم ميتوان اضافه كرد.
تبعات جدا سازی جنسيتی در جامعه و نگاه جنسيتی به انسانها باعث شده در بسياری از كارخانه ها جداسازی جنسيتی بشكل اپارتايد جنسی خود را نشان دهد. كشيدن پرده بين زنان و مردان كارگران در قسمتهايی كه كار مشترك است تماس و رابطه عادی و انسانی بين زنان و مردان كارگر را بحد بسيار نازلی تقليل داده. همزمان زن كارگر كه در محل كارش مورد بيحقوقی و تبعيض و نابرابری قرار ميگيرد خارج از محيط كار و چهار ديواری و پرده های حايل در جامعه و در خانواده هم مورد تبعيض، توهين و بيحرمتی قرار ميگيرد. خشونت خانگی و تجاوز تنها نمونه های كوچكی از اين تبعيض و نابرابری است. سرمايه داری اما هر انچه در توان دارد برای حفظ نظم موجود و بيحقوقی طبقه كارگر به مثابه يك طبقه واحد انجام ميدهد. استثمار در كارخانه كافی نيست، جامعه را هم به زندان تبديل كرده اند. سفره های خالی، معيشت زير خط فقر، كودكان كار و نان اور خانواده، فقر خارج از تصور، حقوق های معوقه، زندان و تهديد و خشونت عريان عليه هر انچه حق طلبی است داستان جامعه ايی است كه سرمايه داری و مذهب دست در دست هم در تلاش برای حفظ نظم موجود و ممانعت از هر نوع تغيير و تحول بنيادی و تحميل بيحقوقی به اكثريت جامعه در توافق كامل هستند.
سرمايه داری و سرمايه داران با بهره گيری از امكانات بسيار وسيع ميديايی و با صرف هزينه های سرسام اور روزانه فقر و نكبت و تنگدستی را سرنوشت محتوم اكثريت جامعه اعلام و اين دكترين را به جامعه تزريق ميكنند، با كمك مذهب و خرافات مذهبی تلاش ميكنند لذات دنيايی امروز را به دنيايی موهوم حواله دهند، همزمان كه كلوبها و تشكل های خود را روزانه توسعه ميدهند و برای ان عضو گيری ميكنند در مقابل تشكلهای كارگری و هر تجمع كارگری سختترين واكنش را نشان ميدهند و به چيزی كمتر از منحل كردن و متلاشی كردن اين تشكلها رضايت نميدهند. سرمايه داران از تشكل و انسجام و تحزب طبقه كارگر وحشت دارند، اين وحشت ديگر ربطی به جنسيت كارگر ندارد اينجا ديگر زن و مرد كارگر به يك اندازه باعث ايجاد هراس و وحشت است.
واما و با همه این تفاصیل يكبار ديگر در استانه اول ماه مه روز جهانی كارگر هستيم ، در استانه روزی كه اتحاد و همبستگی طبقه كارگر در مقابل سرمايه داری به نمايش گذاشته ميشود.همسرنوشتی بين المللی طبقه ايی كه “جز زنجيرهايش چيزی برای از دست دادن ندارد”. در سراسر دنيا طبقه كارگر در اين روز نه بعنوان احاد منزوی يا در قالب جنسيتی بلكه بعنوان يك تن واحد قدرت خود را به سرمايه داری و غاصبان ثروت جامعه نشان ميدهند، اين روز فرصتی است تا طبقه كارگر بتواند شانه به شانه خارج از هر نوع نگاه جنسيتی و قومی و جغرافيايی به ميدان بيايد و به كل نظم موجود نه بگويد. فرصتی است كه رفقای كارگر زن و مرد همراه و همدوش با شعارهای واحد خيابانها را به تصرف در بياورند و به اين نظم نابرابر، غير انسانی و بربريت فاحش معترض شوند. به نابرابری و تبعيض عليه زنان نه بگويند، به فقر و محروميت نه بگويند، خواهان ازادی زندانيان سياسی و كارگران زندانی شوند، خواهان از بين بردن ريشه مصائب تحميل شده به محرومان و زحمتكشان جامعه شده و عزم جزم خود را برای ايجاد دنيايی بهتر به قدرت حاكمه نشان دهند. ويژگی اول مه امسال را بايد از منظر تعرضات انقلاب دی ماه ٩٦ ديد، از منظر تعرض عليه فقر و بیحقوقی، عليه نابرابری و تبعيض فاحش در جامعه و از منظر و نگاه مردم محروم جامعه كه ديگر نميخواهند نظاره گر خاموش وضع موجود باشند. امسال در شرايطی به پيشواز روز جهانی كارگر ميرويم كه وضعيت زندگی مردم محروم و زحمتكش جامعه از هر زمانی غير قابل تحملتر است. امروز همسرنوشتی طبقاتی ملموس تر از هر زمانی ضروری و حیاتی است ، امروز زنان و مردان كارگر بيشتر از نان شب نيازمند همبستگی، اتحاد و انسجام طبقاتی هستند. دراول مه در يك صف متحد عليه دشمنان طبقاتی و عاملان فقر و بيكاری و محروميت اكثريت جامعه همسرنوشتی و همراهيمان را به نمايش بگذاريم. در اول مه به عاملان فقر و محروميت كارگران اعلام كنيم همسرنوشتی زنان و مردانی كه نيروی كارشان را برای ادامه حيات به فروش ميگذارند فراتر از جنيست و قوميت و تعلق زبانی و مليتی است .اين همسرنوشتی و تعلق و تعهد طبقاتی را به اپارتايد جنسی ايجاد شده توسط حاميان سرمايه نخواهيم فروخت. هيچ كارگر مردی از بيحقوقی هم طبقه ايی اش زير لوای جنس فرودست و نابرابر سود نخواهد برد. اينها سلاح بورژوازی برای كسب سود بيشتر و صرف هزينه كمتر است. در روز جهانی كارگر به كمتر از برابری كامل زن و مرد رضايت ندهيم.
زنده باد اول ماه مه
زنده باد همبستگی جهانی طبقه كارگر
ملكه عزتی
١٦ اوريل