پشت پرده تشدید فضای جنگی در خاورمیانه – جمال کمانگر
دنیای معاصر ما با معضلات فراوانی دست به گریبان است که هر روز از جایی سر باز میکند. معضلاتی که بانی و مسبب اصلی آن نظام سرمایه داری حاکم است. رقابت روزانه برای بدست آوردن بیشترین امکانات موجود در کره زمین حیات آنرا با مخاطره جدی روبروکرده است. تغییرات آب و هوایی، نتیجه حرص و ولع سیری ناپذیر نظامی است که اساس اش سود و تصاحب ارزش اضافی نیروی کار بشری است. این رقابت ها زمانی که با سلاح کشتار جمعی تحریم و ماشین جنگی در هم آمیخته میشود تصویر دهشتناکی را دامن میزند که ذهن هر انسان آزاده ای که تسلیم این وضعیت نشده است به خود مشغول کرده است. در دورانی از حیات نظام سرمایه داری زندگی میکنیم که مفاهیمی از قبیل ” حقوق بشر” ، “دمکراسی” و “ارزشهای غربی” که چندین دهه از آن به عنوان ابزاری برای انقیاد بیشتر بشر و استثمار انسان از انسان استفاده میشد، خاصیت خود را از دست داده است. فروپاشی بلوک شرق تعادل شکننده ای که جهان را ۷۰ سال نگه داشته بود از بین برد. ماه عسل جهان تک قطبی به رهبری آمریکا با عروج چین و روسیه به عنوان دومین قدرت اقتصادی و نظامی جهان بار دیگر جهان را با مخاطراتی روبرو کرده است که تاکنون منجر به دهها جنگ و کشتار در نقاط مختلف جهان شده است. یکی دو جین دولت بی ثبات و متلاشی شده نتیجه این جنگهاست. دهها میلیون آواره، میلیونها نفر کشته و زخمی ارمغانی است که نظام سرمایه داری برای بشریت آورده است. عروج جریانات فاشیست و خارجی ستیز نتیجه بلاواسطه این وضعیت است. اغراق نیست که اوضاع اقتصادی و فاصله طبقاتی را با دهه سی قرن گذشته مقایسه کرد.
مادام دنیا بر اساس دکترین نظام سرمایه داری و کارکرد آن عمل میکند. و بلوکی بنام کمونیسم وجود خارجی ندارد. سرمایه داری حاکم چهره واقعی اش را نشان میدهد. اگر رقابت بین شرکتها و کارتلهای بزرگ مجاز است چه ایرادی دارد که این رقابت بین دولتها و ائتلافهای گوناگون برای حفظ و گسترش منطقه نفوذ بدون پرده ساتر “حقوق بشر” و “دمکراسی” رنگ تحریم و جنگ به خودش بگیرد!
عروج چین و روسیه، افول قدرت بلامنازع اقتصادی و نظامی آمریکا را بدنبال داشته است. چین اگر با همین آهنگ رشد اقتصادی کنونی ادامه دهد و با اتمام رساندن “راه ابریشم ” سنگرهای وسیعی از آمریکا را به نفع خود فتح خواهد کرد. تاکنون انترنت جهان در انحصار شرکتهای آمریکایی وابسته به سازمانهای جاسوسی این کشور بوده است که امروز رقیب قدرتمندی مانند شرکت ارتباطات دولتی “هوواوی” با انترنت نسل پنجم و قیمت ارزانتر رقیب جدی آمریکا شده است. تا جایی که ترامپ روز چهارشنبه با یک فرمان ویژه ریاست جمهوری وضعیت اضطراری را اعلام کرد و شرکتهای آمریکایی را بدون اجازه دولت از قرار داد با “هوواوی” منع کرد. ارزش صادرات چین به آمریکا بالغ بر ۲۰۰ میلیارد دلار است که اضافه کردن تعرفه ۲۵ درصدی که آخر سر مصرف کنندگان آمریکایی باید بپردازند! پول هنگفتی گیر خزانه داری آمریکا می آورد اما مانع بلند پروازیهای چین نشده است. طرف دیگر این معادله، روسیه است که با سرعت سرسام آوری در عرصه مدرنیزه کردن سیستم دفاعی و موشکی اش به حریف جدی درحوزه نظامی آمریکا تبدیل شده است. تلفیق قدرت اقتصادی و نظامی چین با روسیه به کابوسی برای آمریکا تبدیل شده است. هر درجه عقب نشینی آمریکا در اروپا منجر به شکاف در ناتو و پیشروی روسیه در اروپای شرقی میشود.
به همین دلیل است که در سال ۲۰۱۸ وزیر سابق دفاع جمیز متیس استراتژی آمریکا را مبنی بر ” رقابت بین قدرتهای بزرگ، نه تروریسم ” اعلام کرد. آمریکا برای پیشبرد این استراتژی نیازمند دسترسی آزادانه به مناطق حیاتی جهان از جمله آسیا و اروپا است. و این ممکن نیست مگر با حفظ توازن قوا به نفع متحدین اشد در مناطق مختلف جهان.
تجدید تقسیم جهان بدون جنگ و خونریزی میان دول امپریالیست امکان پذیر نیست. یکی از مناطق بحران، خاورمیانه است که یکی از متحدین اصلی آمریکا و اروپا یعنی اسرائیل در خط مقدم این رویارویی قرار دارد! خروج آمریکا از “برجام” نه به این دلیل که “توافق بدی” بود و یا “۱۵۰ میلیارد” دلار از دارایی های بلوکه شده ایران به جمهوری اسلامی تحویل داده شد! بلکه بعد از تحولات و جنگ داخلی در سوریه و دخالت نظامی روسیه و جمهوری اسلامی در این کشور توازن قوا به ضرر دولت اسرائیل و عربستان سعودی دیگر متحد آمریکا عوض شده بود. تغییر توازن قوا تنها با خروج از “برجام ” به سرنجام نخواهد رسید. اعلام تحریمها شدید اقتصادی علیه جمهوری اسلامی، برسمیت شناختن اورشلیم توسط ترامپ به عنوان پایتخت اسرائیل و و تائید الحاق بلندیهای جولان به خاک اسرائیل که در جنگ شش روزه ۱۹۶۷ توسط ارتش این کشور به اشغال نظامی در آمده بود، از تکه های پازلی هستند که با دقت کنار هم گذاشته میشوند.
آمریکا با تشدید فضای جنگی علیه جمهوری اسلامی دو هدف را همزمان تعقیب میکند اولا، پیام روشنی به چین و روسیه میفرستد که قدرت نظامی و سرعت عمل این کشور در گسیل نیروهای ویژه را ببینند.
دوما، به متحدین منطقه ای خود اطمینان میدهد که توازن قوا را به نفع آنها که در نهایت به نفع آمریکاست تغییر خواهد داد.
جمهوری اسلامی بر خلاف هارت و پورت خامنه ای و فرماندهان نظامی ارتش و سپاه اتفاقا حلقه ضعیف این معادله در خاورمیانه است. نه به دلیل قدر قدرتی آمریکا و متحدینش! بلکه به دلیل معضلات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی که ۴۰ سال است با خود یدک میکشد و به بیماری مزمن تبدیل شده است و راه علاجی برایش وجود ندارد. اقتصاد رژیم با “برجام” و بدون “برجام” در گل گیر کرده است و راه برون رفتی برایش متصور نیست. در چنین شرایطی دامن زدن به فضای جنگی در وهله اول به نفع رژیم تمام خواهد شد! رژیم به بهانه خطر جنگ و حمله آمریکا از زیر بار مطالبات بر حق مردم شانه خالی خواهد کرد. ناتوانی در پاسخگویی به معضلات عدیده مردم به بیرون مرزها حواله داده خواهد شد. سیاست انتظار در میان بخش وسیعی از مردم گسترش پیدا خواهد کرد. از نظر من ادامه تحریمهای اقتصادی و تشدید فضای جنگی بر عمر رژیم می افزاید. ما بر خلاف کسانی که برای حمله نظامی لحظه شماری میکنند اعلام میکنیم: با حمله احتمالی نظامی آمریکا و اسرائیل در هر سطحی مخالف هستیم و به شدت آنرا محکوم میکنیم. از نظر ما هر موشک میتواند یک سال بر عمر رژیم بی افزاید! دخالت خارجی و رژیم چنج حاصلی جز هرج و مرج و جنگ داخلی برای مردم نخواهد داشت. تنها طبقه کارگر و حزب کمونیستی اش با پافشاری پیگیر برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی و کسب قدرت سیاسی میتواند جلوی فروپاشی شیرازه جامعه را بگیرند و جامعه را به سلامت از این وضعیت خطرناک عبور دهند.
****