اسماعیل ویسی-پایان دادن به قتلهای ناموسی در گرو همبستگی و سازماندهی اعتراضات وسیع اجتماعی در کردستان است
متاسفانه سنت عقبمانده مردسالاری- اسلامی شمشیر کشتار زنان را از نیام کشیده است. موج جدیدی از قتلهای ناموسی و وادار کردن زنان به خودکشی براه افتاده است. مرگ ۲۰ زن، طی چندین هفته گذشته در بیشتر شهرهای کردستان از جمله مهاباد، کامیاران ، بیجار، دیواندره ،مریوان و بویژه سنندج و آخرین مورد آن در روز ۳۰ اردیبهشت ۹۸ خودکشی نسرین زمانی در روستای دادانه، و قتل شایسته و اسرا دو خواهر در روز چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت امسال ساکن محله نایسر درسنندج، توسط پدر و برادر شان تنها گوشه هایی از این جنلیات فجیع بوده که در اینمدت اشکار شده.
سنتهای عقبمانده و عاملین این قتلها به چهره مبارزاتی و مدنیت- اجتماعی شهر سنندج بعد از برگزاری و ابراز وجودعلنی فعالین کارگری- زنان و آزادیخواهان، در ۸ مارس و اول مه امسال، در سایه موجودیت رژیم زن ستیز اسلامی به در و دیوار آن جامعه، خون پاشیده اند. ۲۰ زن قربانی سنت ارتجاعی مرد سالاری- اسلامی شده اند. قلب و ذهن هر انسان شریف، آزادیخواه و پیشرو از این فاجعه و عمل غیر انسانی و قرون وسطایی بدرد میاید. آزار و اذیت زنان تحت هر نام و لوایی محکوم است. این فجایع لکه ننگی است بر چهره آن جامعه و ساکت بودن در مقابل آن بدرجات بدتر است. جامعه ای که مهر آزادیخواهی و برابری طلبی بر چهره اش تاریخا، حک شده نباید و نمیتواند شاهد ساکت و نظاره گر بی طرف باشد. قتل ناموسی و زن ستیزی و سنتهای ضد زن، ریشه وسابقه تاریخی- اجتماعی عمیقی در نظام های طبقاتی دارد. اما این موج جدید از خشونت، یورش محض ارتجاع علیه هر نوع سنت و نگاه مترقی به شان و منزلت انسانهاست. نباید نسبت بدان ساکت بود. در اقداماتی آگاهانه، هدفمند و سازمانیافته و در همبستگی اجتماعی و بسیج نیروی انسانهایی که این عمل زشت و متحجرانه را نمیپذیرند، انسانهای شریف و آزادیخواه باید تلاش کنند، ارتجاع زن ستیز را افسار بزنند. مدافعین، مروجین و مبلغین رنگاو رنگ آنرا تحت هر عنوانی و در هر شکل و سیستمی، به عقب نشینی وادار کنند . لکه ننگینی که تصمیم گرفته اند بر چهره جامعه کردستان بزنند را باید زدود. فراموش نکنیم جنبش برابری طلبی، آزادیخواهی و بویژه دفاع از حقوق زن در آن جامعه، جنبشی باالقوه و باالفعل می باشد!
اما چرا امروز علاوه بر قوانين ارتجاعى و ضد زن در جمهورى اسلامى در شکل قانون رسمی و علنی، در خانواده ، برادر، همسر شوهر زنان را تحت فشار سرکوب قرار داده و وادار به خودکشی می کنند و یا آنانرا به قتل میرسانند. ریشه های تاریخی- اجتماعی آن چیست. مقصر اصلی کیست و چه باید کرد؟
متاسفانه وضعیت تحمیل شده امروز، چون واقعیتی بسیار تلخ و ناگوار و به مثابه یک معضل اجتماعی در سایه و حمایت رژیم اسلامی عمل میکند. همسر و قاتل لیلا حسین پناهی در ملاء عام، در روز روشن و متاسفانه در سکوت مردمی که نظاره گر بودند زن جوانی را میکشد و همزمان به خود حق داده وبا صدای بلند فریاد میزند که زنم است هر کاری که بخواهم انجام میدهم!! این حرکت در واقع عمق سنت عقب مانده اجتماعی مرد سالاری- اسلامی را نشان میدهد. جریانات قومی- مذهبی همگام با حکومت اسلامی در ایران از دامن زدن و نهادینه کردن این سنتها، بر اساس مبانی دین اسلام در پناه و حمایت قانونی از عاملین ایجاد و دامن زدن به خشونت و جنایت علیه زنان هستند.
بدون شک مایملک مرد محسوب شدن، تحمیل زندگی تبعیض آمیزو موقعیت فرودست زن در طول حیات بشری ناشی از وجود و تسلط نظام طبقاتی بوده. در طول تاریخ انواع مذاهب در ابعاد اجتماعی همیشه مدافع، مبلغ و مروج دامن زدن به تبعض و نابرابری بین انسانها بویژه زنان بوده اند. در توجیه این نابرابری و تولید و باز تولید وگسترش خرافه و فرهنگ و سنن عقب مانده اجتماعی، پایمال کردن حقوق و جایگاه انسانی- اجتماعی زنان در کنار و پا به پای نظام سیاسی موجود و مناسبات تولیدی اجتماعی برای حفظ و بقاء و موجودیت نظام حاکم به هر شیوه ممکن متوسل شده اند. تلاش برای تبدیل این افکار عقبمانده به آراء و افکار و سنن و فرهنگ حاکم بر جامعه قدمتی به طول تاریخ حیات انسانها دارد.
اشاره کردم که موقعیت فرودست زن، ریشه تاریخی- اجتماعی دارد و از نظامهای ماقبل تولیدی- اجتماعی گذشته به ارث، به نظام کنونی سرمایه داری رسیده است. اما تحمیل و موقعیت فرودست زن بشکل قدیم و در قالب قوانین ما قبل سرمایه داری بسیار زمخت و خشن که به سادگی ملموس و محسوس باشد امروز عملا ممکن نیست اما در اساس و پایه یکی است. امروز این تبعیضات و نابرابری در نحوه برخورد و نگاه جامعه، در سرپرستی کودک، تقسیم کار خانگی، اداری، میزان دستمزد، شغل و حرفه و مسئولیتهای سیاسی- اجتماعی خود را نشان میدهد. اگر در زندگی روزمره تعمق کنید، با رشد عظیم تکنولوژی و ابزار کار مدرن که کمتر به نیروی جسمی نیاز است، میتوان بسادگی، تقسیم کار نانوشته ای تحت عنوان کارهای مختص مردان و زنان از جمله کارهای خانگی وپرورش بچه را به زنان براحتی مشاهده کرد. برای قانونیت بخشیدن و نهادینه کردن تبعیض و نابرابری و تحمیلبر موقعیت فرودست زن، با توسل به تمام دستگاه و امکانات تبلیغی میدیائی ، مساجد، تکایا و مناسک های مذهبی، زندان و شکنجه فعالین حقوق زن استفاده کرده اند. . قطعا وجود این سطح از عقب ماندگی، تاثیرات خاص خود را داشته و ما به ازاء اجتماعی بویژه فرهنگ مرد سالاری و ناموس پرستی را به همراه داشته است و عده ای بخصوص مردان تحت تاثیر آن، چون نیروی مادی در تولید و باز تولید چنین فضایی در جامعه و خانواده قرار میگیرند. شعور انسان تاثیرپذیر از فرهنگ جامعه ای است که در آن زندگی می کند. بر یک واقعیت تلخ باید تاکید کنم که وجود فرهنگ و سنت عقب مانده اجتماعی ریشه ای بسیار عمیق دارد و متاسفانه در جامعه نه تنها مردان، بلکه خود زنان نیزتحت تاثیر جو و فضای اجتماعی و عده ای هم نا آگاهانه در تولید و باز تولید این عقب ماندگی به شیوه های متفاوت نقش دارند و به آن دامن میزنند.
چه مى شود كرد؟
حکومت اسلامی در ایران به مثابه یک رژیم سرمایه داری، مذهبی و ضد زن بانی چنین وضعیت تحمیل شده بر زنان است. ۴ دهه است با سلاح اپارتاید جنسی هر آنچه توانسته علیه زنان انجام داده. اما در رابطه با موج اخیر قتلهای زنان، لازم است در همبستگی اجتماعی و سازمانیافته و فوری بمیدان امد و اعتراض کرد.
لازم است فعالین حقوق زن و انسانهای آزادیخواه و برابری طلب در تمامی شهرهای کردستان با همدیگر تماس بگیرند، هماهنگی ایجاد کنند. در محکوم کردن موج کشتار اخیر زنان اطلاعیه صادر کنند. از جامعه و انسانهای شریف و آزاده درخواست کنند، نسبت به این عمل شنیع و ضد انسانی عکس العمل نشان بدهند. اعلام کنند. کشتار زنان شدیدا محکوم است. زن مایملک هیج کس و بویژه مرد نیست. زن و مرد برابرند. اعلام کنند که زن ناموس هیچکس نیست!
در هر شهر محافل پیشرو، مدرن و انسانهای شریف، هماهنگی ایجاد کنند و در دفاع از حقوق زن و محکوم کردن قتلهای ناموسی اخیر، در محل کار- کارگاهها- ادارات، مدارس، پاتوق ها و محل های تجمع روزانه خود به جو و فضای محکوم کردن ارتجاع و اعمال ضد زن دامن بزنند. در محل های پر تردد شهرها، اطلاعیه محکوم کردن این جنایات در حهت ایجاد فضای عمومی همبستگی را علنا پخش کنند. علیه این فاجعه باید کل شهر و محلات آن را بسیج کرد. این معضلی اجتماعی است و باید در همبستگی و سازماندهی اجتماعی آنرا به عقب راند و افسار زد. این کار ممکن است و باید دست بکار شد!
مرگر بر ارتجاع در رنگ و لوائی
زنده باد همبستکی اجتماعی توده ها!
اسماعیل ویسی – esmail.waisi@gmail.com
20 اردیبهشت 1398- 10 مه 2019
***