مردم غزه، قربانیان فاشیسم حاکم براسرائیل و جریانات افراطی اسلامی و حماس وریا روشنفکر اسمم لیاناست، ۳۴ سالهام. معلم زبان عربی بودم در یک مدرسه ابتدایی در «رفح». قبل از جنگ، صبحها با دوچرخهام میرفتم مدرسه، بچهها با لبخند و سر و صدا به استقبالم میآمدند. سادهترین لحظات، زیباترین بودند ، بوی نان تازه و بازی کودکان در کوچهها. اما حالا چیزی از آن زندگی نمانده. اولین موشک ساعت ۲ نیمهشب فرود آمد. همهچیز لرزید. دیوار خانه ترک برداشت. فردا فهمیدیم مدرسهمان دیگر وجود ندارد. با پسر ۸ سالهام و مادرم، به یک مدرسه دیگر که به پناهگاه تبدیل شده بود، رفتیم. آنجا حدود ۳۰۰ نفر دیگر هم بودند. فقط دو سرویس بهداشتی داشتیم، غذا کم، آب آلوده. پسری از همسایهمان، که ۶ ساله بود، به اسهال شدید مبتلا شد و دو روز بعد مُرد. دارو نبود. شبها صدای هواپیماهای جنگی نمیگذاشت بخوابیم. پسرم از ترس خودش را خیس میکرد. یکی از شبها، حمله هوایی شد به ساختمانی که فقط ۲۰۰ متر از ما دورتر بود. شیشهها خرد شد، شانهی مادرم زخم برداشت. نه برق داریم، نه اینترنت، نه خبری از دنیای بیرون. تنها رادیویی داریم که گاهی روشن میشود و خبر از مرگ میآورد. وقتی نام محلهای را میشنویم، دعا میکنیم دوستانمان آنجا نبوده باشند. من دیگر معلم نیستم. مادرم دیگر قصه نمیگوید. پسرم دیگر نمیخندد. ما فقط زندهایم. فقط نفس میکشیم، در انتظاری تلخ که پایانش را نمیدانیم. غزه، دیگر خانه نیست؛ فقط زخم است، بر دیوارهای ترکخوردهمان، بر قلبهایمان اسم من یوسف است، ۹ سالمه. قبلاً توی خونهمون توی خانیونس زندگی میکردیم. من یک دوچرخه داشتم، رنگش قرمز بود. باهاش هر روز بعد از مدرسه میرفتم میدان بازی، با رفیقم احمد. مامانم همیشه نون داغ درست میکرد و بویش تا کوچه میرفت. اما حالا دیگه هیچچی مثل قبل نیست. خونهمون رو بمبارون کردن. من و مامان و خواهر کوچیکم فرار کردیم به یه مدرسه. اینجا خیلی شلوغه، همه جا آدم خوابیده، حتی توی راهروها. شبها نمیخوابم، چون صداهای بزرگ و ترسناک میاد. مامان میگه اینا صدای جنگندهست. یکبار صدا خیلی نزدیک اومد، دیوار ترک برداشت. من فقط گریه کردم و مامانم بغلم کرد. دیگه احمد نیست. گفتن خونهش خراب شده و اون و باباش زیر آوار موندن. من فقط یه بار گریه کردم، بعدش دیگه نتونستم. ما آب نداریم. من تشنهم. غذا هم نیست. مامان بعضی وقتا خودش غذا نمیخوره که برای من و خواهرم بمونه. دکتر هم نیست. یهبار خواهرم تب داشت، ولی فقط دعا کردیم. من فقط یه چیز میخوام… بخوابم، بدون صدا. بدون ترس. دوباره دوچرخهم رو سوار شم و با احمد بازی کنم. اما نمیدونم اون روز میاد یا نه. اینها دو نمونه از روایت میدانی از آنچه بر مردم غزه می گذرد، شرحی ازنابودی زندگی و رویاهای انسان در قرن ٢١. وضعیت در نوار غزه همچنان بحرانی و پیچیده است. درگیریها بین ارتش اسرائیل و گروههای مسلح فلسطینی، بهویژه حماس، ادامه دارد و تلاشها برای برقراری آتشبس به نتیجه نرسیده است. بر اساس اعلام وزارت بهداشت فلسطین در غزه، از آغاز حملات اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون، بیش از ۵۴٬۰۵۶ نفر کشته و ۱۲۳٬۱۲۹ نفر زخمی شدهاند . ارتش اسرائیل اعلام کرده است که در حال اجرای عملیات نظامی گستردهای برای کنترل ۷۵٪ از نوار غزه است و بیش از ۴۵۰٬۰۰۰ نیروی ذخیره را بسیج کرده است . در حملهای به مدرسهای که بهعنوان پناهگاه استفاده میشد، دستکم ۳۶ نفر، از جمله کودکان، کشته شدند . تلاشها برای آتشبس ایالات متحده پیشنهادی برای آتشبسی ۴۵ تا ۶۰ روزه ارائه داده است که شامل آزادی ۱۰ گروگان زنده و ۱۹ جسد در ازای آزادی زندانیان فلسطینی میشود. حماس نسخهای متفاوت از این پیشنهاد را مطرح کرده است که شامل آتشبسی ۷۰ روزه و آزادی ۵ گروگان زنده و ۵ جسد است . اسرائیل نسخه پیشنهادی حماس را رد کرده و اعلام کرده است که تنها با نسخه اصلی پیشنهادی موافق است. حماس نیز اعلام کرده است که تنها در صورت عقبنشینی کامل اسرائیل از غزه، تمامی گروگانها را آزاد خواهد کرد . وضعیت انسانی و کمکرسانی کمبود کمکهای بشردوستانه: با وجود ورود محدود کمکها، سازمانهای بشردوستانه از ناکافی بودن آنها و شرایط وخیم انسانی در غزه خبر میدهند. برخی گزارشها حاکی از آن است که مادران برای تغذیه کودکان خود به استفاده از گیاهان و آب آلوده روی آوردهاند . – ناآرامی در مراکز توزیع کمک: به تازگی یک بنیاد امداد رسانی در غزه متشکل از نیروهای نظامی و امنیتی شرکت های خصوصی آمریکا و اسرائیل در غزه تاسیس شده، که بتوانند اقلام خوراکی را تحت نظارت خود در بخشی از مناطق غزه تقسیم کنند. یعنی درواقع تزریق قطره چکانی غذا بین مردم غزه و گرسنه نگهداشتن آنها. در پی ازدحام جمعیت به یکی از این مراکز توزیع کمک در جنوب غزه، نیروهای امنیتی اسرائیل اقدام به تیراندازی کردند که منجر به کشته و زخمی شدن تعدادی از افراد شده. همچنین بنا بر گزارش ها، یک تانک اسرائیلی به نزدیکی این مرکز اعزام شده است. این توزیع ناکافی و تحت کنترل تنها توانسته جمعیت محدودی را پوشش دهد، تنها شماری از این جمعیت که برای مواد غذایی آمده بودند موفق شدند بسته های کمکی حاوی آرد، برنج، ماکارونی، شکر، نمک و چای را دریافت کنند. بحران غزه در سالهای اخیر از یک نزاع نظامی به یک تراژدی انسانی تبدیل شده است. تحلیل واقعبینانه و مستقل از این بحران، ما را به یک نتیجه دردناک میرساند: مردم غیرنظامی غزه، بهویژه سالمندان و کودکان، از یک سو بین فاشیسم دولت اسرائیل و از سو دیگر گرفتار جریانات افراطی اسلامی از جمله حماس شده اند. فاشیسم اسرائیلی: جنگ بیپایان برای تسلط کامل سیاستهای دولتهای متوالی اسرائیل، بهویژه دولت افراطی نتانیاهو، با توسل به سیاستهای اشغالگرایانه، محاصره اقتصادی، بمبارانهای کور و کشتار غیرنظامیان در غزه، چهرهای فاشیستی از خود بهجا گذاشته است. این سیاستها نهتنها صلح را به تأخیر انداخته بلکه مقاومت را به واکنشی از سر ناچاری تبدیل کرده است. هدف روشن است: تضعیف کامل نهادهای مدنی در غزه و تسلط نظامی بر کل سرزمین فلسطین. حماس: مقاومت یا سوءاستفاده از رنج مردم؟ در سوی دیگر، جنبش حماس که با شعار مقاومت اسلامی آغاز شد، از همان آغاز یک نیروی اقتدارگرا و افراطی اسلامی بود. حماس برای مقابله با سازمان آزادیبخش فلسطین با حمایت رسمی و یا ضمنی هیئت حاکمه اسرائیل پا به میدان گذاشت. سیاستها و عملکرد خشن و تروریستی این جریان در مقابل تروریسم دولت اسرائیل نه تنها کوچکترین ربطی به منافع مردم فلسطین نداشت، بلکه درست نقطه مقابل سیاستها و اقداماتی بود، که میتوانست رنج و درد دهها ساله این مردم را کاهش دهد. از سال ١٩٩٥ میلادی با سرکار آمدن دولت راست افراطی نتانیاهو و عملکردهای فاشیستی آن ، تروریسم اسلامی حماس و جهاد همدست نتانیاهو قرارداد اسلو میان یاسرعرفات و اسحاق رابین را عملا دفن کردند. در داخل غزه سرکوب نیروهای سکولار و غیر اسلامی و ناتوانی در ایجاد یک ساختار سیاسی کارآمد، ماهیت حماس را به عنوان حکومت نظامی عقبمانده تنزل داده است. رنج مردم، ابزار رقابت سیاسی مردم غزه، قربانی اصلی این دوگانهی مرگبار هستند. زیرساختهای نابودشده، قحطی، بیخانمانی و نبود خدمات درمانی، تنها بخشی از نتایج این وضعیت است. هر حمله اسرائیلی، هر پاسخ راکتی حماس، هزاران خانواده را درگیر اندوه و ویرانی میکند. در این میان، رنج مردم ابزار مشروعیتبخشی برای ادامه سرکوب و جنگ شده است. راهحل: رهایی از دوقطبی مرگبار راه رهایی، نه از مسیر حمایت از یکی علیه دیگری، بلکه از طریق حمایت از یک راهحل انسانی، غیر قومی و غیرمذهبی برای مردم فلسطین و اسرائیل میگذرد. آزادى و رهايى در فلسطين و اسرائيل در گرو سوسياليسم و سکولاريسم در کل منطقه است. این راه حل اساسی است. با اینحال در شرایط مشخص فعلی بعضی سیاستها و تاکتیکهای مبارزاتی برای سد کردن این وضعیت دهشتناک لازم است که بر مواردی از آنها تأکید میکنم. از جمله کارگران و مردم اسرائیل میتوانند از طریق مبارزات اجتماعی و انقلابی علیه سیاستهای جنگطلبانه و فاشیستی دولت نتانیاهو مقاومت کنند. راهکارهای اصلی شامل موارد زیر است: 1. اعتراضات مردمی و اجتماعی : برگزاری تظاهرات گسترده، مثل آنچه در سالهای 2023 و 2024 علیه اصلاحات قضایی و فساد انجام شد، نشان داد جنبشهای اجتماعی اسرائیل میتوانند صدای خود را بلند کند. 2. رای دادن آگاهانه: انتخابات به دور از فشار در اسرائیل همچنان پابرجاست. رأی دادن به احزاب ، چپگرا یا میانهرو میتواند مسیر قدرت را تغییر دهد و سیاستهای افراطی نتانیاهو را به چالش بکشد. 3. حمایت از رسانههای مستقل: رسانههایی که سیاستهای جنگی را نقد میکنند و صدای قربانیان جنگ را بازتاب میدهند، نقش مهمی در آگاهسازی عمومی دارند. 4. حمایت از گروههای حقوق بشری: سازمانهای حقوق بشری اسرائیلی مانند B’Tselem و Breaking the Silence با افشای جنایات جنگی و انتقاد از ارتش و دولت، بستر مقاومت اجتماعی فراهم کردهاند. 5. نافرمانی در ارتش: برخی از سربازان و افسران ارتش اسرائیل با امتناع از خدمت در مناطق اشغالی، مستقیماً با سیاستهای دولت مخالفت کردهاند. این مسیرها آسان نیستند، اما تجربه نشان داده که حتی در جوامع متأثر از جهان بینی راست افراطی نیز نیروی مقاومت مردمی میتواند در بلندمدت تغییرآفرین باشد. در غزه ایجاد یک نیروی سوم، متشکل از نیروهای ، چپ و سکولار فلسطینی میتواند بدیلی واقعی برای فاشیسم و تروریسم اسلا می باشد که در نهایت راه را برای ایجاد دو کشور مستقل فلسطین و اسراییل هموار نماید. جامعه بینالمللی نیز باید دست از مماشات با هر دو طرف بردارد و حقوق انسانی مردم را محور سیاست خود قرار دهد. کلام آخراینکه مردم غزه در تلاقی فاشیسم هیئت حاکمه اسرائیل و اسلام سیاسی و تروریسم حماس، صدای خاموشی هستند که باید شنیده شوند. دفاع از آنها، دفاع از عدالت، کرامت انسانی است؛ نه حمایت کور از نیروهای نظامی، مذهبی یا دولتهای جنگطلب. ***

مردم غزه، قربانیان فاشیسم حاکم براسرائیل و جریانات افراطی اسلامی و حماس
وریا روشنفکر
اسمم لیاناست، ۳۴ سالهام. معلم زبان عربی بودم در یک مدرسه ابتدایی در «رفح». قبل از جنگ، صبحها با دوچرخهام میرفتم مدرسه، بچهها با لبخند و سر و صدا به استقبالم میآمدند. سادهترین لحظات، زیباترین بودند ، بوی نان تازه و بازی کودکان در کوچهها.
اما حالا چیزی از آن زندگی نمانده. اولین موشک ساعت ۲ نیمهشب فرود آمد. همهچیز لرزید. دیوار خانه ترک برداشت. فردا فهمیدیم مدرسهمان دیگر وجود ندارد.
با پسر ۸ سالهام و مادرم، به یک مدرسه دیگر که به پناهگاه تبدیل شده بود، رفتیم. آنجا حدود ۳۰۰ نفر دیگر هم بودند. فقط دو سرویس بهداشتی داشتیم، غذا کم، آب آلوده. پسری از همسایهمان، که ۶ ساله بود، به اسهال شدید مبتلا شد و دو روز بعد مُرد. دارو نبود.
شبها صدای هواپیماهای جنگی نمیگذاشت بخوابیم. پسرم از ترس خودش را خیس میکرد. یکی از شبها، حمله هوایی شد به ساختمانی که فقط ۲۰۰ متر از ما دورتر بود. شیشهها خرد شد، شانهی مادرم زخم برداشت.
نه برق داریم، نه اینترنت، نه خبری از دنیای بیرون. تنها رادیویی داریم که گاهی روشن میشود و خبر از مرگ میآورد. وقتی نام محلهای را میشنویم، دعا میکنیم دوستانمان آنجا نبوده باشند.
من دیگر معلم نیستم. مادرم دیگر قصه نمیگوید. پسرم دیگر نمیخندد. ما فقط زندهایم. فقط نفس میکشیم، در انتظاری تلخ که پایانش را نمیدانیم.
غزه، دیگر خانه نیست؛ فقط زخم است، بر دیوارهای ترکخوردهمان، بر قلبهایمان
اسم من یوسف است، ۹ سالمه. قبلاً توی خونهمون توی خانیونس زندگی میکردیم. من یک دوچرخه داشتم، رنگش قرمز بود. باهاش هر روز بعد از مدرسه میرفتم میدان بازی، با رفیقم احمد. مامانم همیشه نون داغ درست میکرد و بویش تا کوچه میرفت.
اما حالا دیگه هیچچی مثل قبل نیست. خونهمون رو بمبارون کردن. من و مامان و خواهر کوچیکم فرار کردیم به یه مدرسه. اینجا خیلی شلوغه، همه جا آدم خوابیده، حتی توی راهروها.
شبها نمیخوابم، چون صداهای بزرگ و ترسناک میاد. مامان میگه اینا صدای جنگندهست. یکبار صدا خیلی نزدیک اومد، دیوار ترک برداشت. من فقط گریه کردم و مامانم بغلم کرد.
دیگه احمد نیست. گفتن خونهش خراب شده و اون و باباش زیر آوار موندن. من فقط یه بار گریه کردم، بعدش دیگه نتونستم.
ما آب نداریم. من تشنهم. غذا هم نیست. مامان بعضی وقتا خودش غذا نمیخوره که برای من و خواهرم بمونه. دکتر هم نیست. یهبار خواهرم تب داشت، ولی فقط دعا کردیم.
من فقط یه چیز میخوام… بخوابم، بدون صدا. بدون ترس. دوباره دوچرخهم رو سوار شم و با احمد بازی کنم. اما نمیدونم اون روز میاد یا نه.
اینها دو نمونه از روایت میدانی از آنچه بر مردم غزه می گذرد، شرحی ازنابودی زندگی و رویاهای انسان در قرن ٢١.
وضعیت در نوار غزه همچنان بحرانی و پیچیده است. درگیریها بین ارتش اسرائیل و گروههای مسلح فلسطینی، بهویژه حماس، ادامه دارد و تلاشها برای برقراری آتشبس به نتیجه نرسیده است.
بر اساس اعلام وزارت بهداشت فلسطین در غزه، از آغاز حملات اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون، بیش از ۵۴٬۰۵۶ نفر کشته و ۱۲۳٬۱۲۹ نفر زخمی شدهاند .
ارتش اسرائیل اعلام کرده است که در حال اجرای عملیات نظامی گستردهای برای کنترل ۷۵٪ از نوار غزه است و بیش از ۴۵۰٬۰۰۰ نیروی ذخیره را بسیج کرده است .
در حملهای به مدرسهای که بهعنوان پناهگاه استفاده میشد، دستکم ۳۶ نفر، از جمله کودکان، کشته شدند .
تلاشها برای آتشبس
ایالات متحده پیشنهادی برای آتشبسی ۴۵ تا ۶۰ روزه ارائه داده است که شامل آزادی ۱۰ گروگان زنده و ۱۹ جسد در ازای آزادی زندانیان فلسطینی میشود. حماس نسخهای متفاوت از این پیشنهاد را مطرح کرده است که شامل آتشبسی ۷۰ روزه و آزادی ۵ گروگان زنده و ۵ جسد است .
اسرائیل نسخه پیشنهادی حماس را رد کرده و اعلام کرده است که تنها با نسخه اصلی پیشنهادی موافق است. حماس نیز اعلام کرده است که تنها در صورت عقبنشینی کامل اسرائیل از غزه، تمامی گروگانها را آزاد خواهد کرد .
وضعیت انسانی و کمکرسانی
کمبود کمکهای بشردوستانه: با وجود ورود محدود کمکها، سازمانهای بشردوستانه از ناکافی بودن آنها و شرایط وخیم انسانی در غزه خبر میدهند. برخی گزارشها حاکی از آن است که مادران برای تغذیه کودکان خود به استفاده از گیاهان و آب آلوده روی آوردهاند .
– ناآرامی در مراکز توزیع کمک: به تازگی یک بنیاد امداد رسانی در غزه متشکل از نیروهای نظامی و امنیتی شرکت های خصوصی آمریکا و اسرائیل در غزه تاسیس شده، که بتوانند اقلام خوراکی را تحت نظارت خود در بخشی از مناطق غزه تقسیم کنند. یعنی درواقع تزریق قطره چکانی غذا بین مردم غزه و گرسنه نگهداشتن آنها.
در پی ازدحام جمعیت به یکی از این مراکز توزیع کمک در جنوب غزه، نیروهای امنیتی اسرائیل اقدام به تیراندازی کردند که منجر به کشته و زخمی شدن تعدادی از افراد شده. همچنین بنا بر گزارش ها، یک تانک اسرائیلی به نزدیکی این مرکز اعزام شده است.
این توزیع ناکافی و تحت کنترل تنها توانسته جمعیت محدودی را پوشش دهد، تنها شماری از این جمعیت که برای مواد غذایی آمده بودند موفق شدند بسته های کمکی حاوی آرد، برنج، ماکارونی، شکر، نمک و چای را دریافت کنند.
بحران غزه در سالهای اخیر از یک نزاع نظامی به یک تراژدی انسانی تبدیل شده است. تحلیل واقعبینانه و مستقل از این بحران، ما را به یک نتیجه دردناک میرساند: مردم غیرنظامی غزه، بهویژه سالمندان و کودکان، از یک سو بین فاشیسم دولت اسرائیل و از سو دیگر گرفتار جریانات افراطی اسلامی از جمله حماس شده اند.
فاشیسم اسرائیلی: جنگ بیپایان برای تسلط کامل
سیاستهای دولتهای متوالی اسرائیل، بهویژه دولت افراطی نتانیاهو، با توسل به سیاستهای اشغالگرایانه، محاصره اقتصادی، بمبارانهای کور و کشتار غیرنظامیان در غزه، چهرهای فاشیستی از خود بهجا گذاشته است. این سیاستها نهتنها صلح را به تأخیر انداخته بلکه مقاومت را به واکنشی از سر ناچاری تبدیل کرده است. هدف روشن است: تضعیف کامل نهادهای مدنی در غزه و تسلط نظامی بر کل سرزمین فلسطین.
حماس: مقاومت یا سوءاستفاده از رنج مردم؟
در سوی دیگر، جنبش حماس که با شعار مقاومت اسلامی آغاز شد، از همان آغاز یک نیروی اقتدارگرا و افراطی اسلامی بود.
حماس برای مقابله با سازمان آزادیبخش فلسطین با حمایت رسمی و یا ضمنی هیئت حاکمه اسرائیل پا به میدان گذاشت. سیاستها و عملکرد خشن و تروریستی این جریان در مقابل تروریسم دولت اسرائیل نه تنها کوچکترین ربطی به منافع مردم فلسطین نداشت، بلکه درست نقطه مقابل سیاستها و اقداماتی بود، که میتوانست رنج و درد دهها ساله این مردم را کاهش دهد. از سال ١٩٩٥ میلادی با سرکار آمدن دولت راست افراطی نتانیاهو و عملکردهای فاشیستی آن ، تروریسم اسلامی حماس و جهاد همدست نتانیاهو قرارداد اسلو میان یاسرعرفات و اسحاق رابین را عملا دفن کردند. در داخل غزه سرکوب نیروهای سکولار و غیر اسلامی و ناتوانی در ایجاد یک ساختار سیاسی کارآمد، ماهیت حماس را به عنوان حکومت نظامی عقبمانده تنزل داده است.
رنج مردم، ابزار رقابت سیاسی
مردم غزه، قربانی اصلی این دوگانهی مرگبار هستند. زیرساختهای نابودشده، قحطی، بیخانمانی و نبود خدمات درمانی، تنها بخشی از نتایج این وضعیت است. هر حمله اسرائیلی، هر پاسخ راکتی حماس، هزاران خانواده را درگیر اندوه و ویرانی میکند. در این میان، رنج مردم ابزار مشروعیتبخشی برای ادامه سرکوب و جنگ شده است.
راهحل: رهایی از دوقطبی مرگبار
راه رهایی، نه از مسیر حمایت از یکی علیه دیگری، بلکه از طریق حمایت از یک راهحل انسانی، غیر قومی و غیرمذهبی برای مردم فلسطین و اسرائیل میگذرد. آزادى و رهايى در فلسطين و اسرائيل در گرو سوسياليسم و سکولاريسم در کل منطقه است. این راه حل اساسی است. با اینحال در شرایط مشخص فعلی بعضی سیاستها و تاکتیکهای مبارزاتی برای سد کردن این وضعیت دهشتناک لازم است که بر مواردی از آنها تأکید میکنم. از جمله کارگران و مردم اسرائیل میتوانند از طریق مبارزات اجتماعی و انقلابی علیه سیاستهای جنگطلبانه و فاشیستی دولت نتانیاهو مقاومت کنند. راهکارهای اصلی شامل موارد زیر است:
1. اعتراضات مردمی و اجتماعی :
برگزاری تظاهرات گسترده، مثل آنچه در سالهای 2023 و 2024 علیه اصلاحات قضایی و فساد انجام شد، نشان داد جنبشهای اجتماعی اسرائیل میتوانند صدای خود را بلند کند.
2. رای دادن آگاهانه:
انتخابات به دور از فشار در اسرائیل همچنان پابرجاست. رأی دادن به احزاب ، چپگرا یا میانهرو میتواند مسیر قدرت را تغییر دهد و سیاستهای افراطی نتانیاهو را به چالش بکشد.
3. حمایت از رسانههای مستقل:
رسانههایی که سیاستهای جنگی را نقد میکنند و صدای قربانیان جنگ را بازتاب میدهند، نقش مهمی در آگاهسازی عمومی دارند.
4. حمایت از گروههای حقوق بشری:
سازمانهای حقوق بشری اسرائیلی مانند B’Tselem و Breaking the Silence با افشای جنایات جنگی و انتقاد از ارتش و دولت، بستر مقاومت اجتماعی فراهم کردهاند.
5. نافرمانی در ارتش:
برخی از سربازان و افسران ارتش اسرائیل با امتناع از خدمت در مناطق اشغالی، مستقیماً با سیاستهای دولت مخالفت کردهاند.
این مسیرها آسان نیستند، اما تجربه نشان داده که حتی در جوامع متأثر از جهان بینی راست افراطی نیز نیروی مقاومت مردمی میتواند در بلندمدت تغییرآفرین باشد.
در غزه ایجاد یک نیروی سوم، متشکل از نیروهای ، چپ و سکولار فلسطینی میتواند بدیلی واقعی برای فاشیسم و تروریسم اسلا می باشد که در نهایت راه را برای ایجاد دو کشور مستقل فلسطین و اسراییل هموار نماید. جامعه بینالمللی نیز باید دست از مماشات با هر دو طرف بردارد و حقوق انسانی مردم را محور سیاست خود قرار دهد.
کلام آخراینکه مردم غزه در تلاقی فاشیسم هیئت حاکمه اسرائیل و اسلام سیاسی و تروریسم حماس، صدای خاموشی هستند که باید شنیده شوند. دفاع از آنها، دفاع از عدالت، کرامت انسانی است؛ نه حمایت کور از نیروهای نظامی، مذهبی یا دولتهای جنگطلب.
***