در آستانه ۸ مارس با پرچم همبستگی و همسرنوشتی زنان! ملکه عزتی

در آستانه ۸ مارس با پرچم همبستگی و همسرنوشتی زنان!
ملکه عزتی
این روزها و در آستانه ۸ مارس روز جهانی زن اخبار متناقض در رابطه با عرصه مسائل زنان بسیار متنوع و گسترده است. در حالیکه زنان عملا حجاب را بطور دوفاکتو در سطح وسیعی در جامعه لغو کردند و در مقابل نیروهای حکومتی ضد زن، شجاعانه میایستند و ازحق اختیار بر بدن و پوشش اختیاری به مثابه یک عرصه مهم و حیاتی مقابله و دفاع میکنند، در جایی دیگر و در نهایت بیحقوقی زنان در خانه و خانواده مورد آزار و حشونت قرار میگیرند. فقط در طی این هفته اخبار پنج قتل ناموسی زنان بدست نزدیکانشان در رسانه ها منعکس شده. مردی در خیابان زنش را در ماشین دربسته به آتش میکشد، پدری دخترش را بدلیل طلاق از همسرش با چاقو میکشد و برادری خواهرش را خفه میکند و همه این مردان “غیور” در سایه قوانین ضد زن و اعمال آپارتاید جنسی در طول بیش از ۴ دهه، ازطرف مجریان قانون مورد تعقیب قرار نمیگیرند و مجازات نمیشوند. اگر هم در هر ده مورد یک قاتل بازداشت و محکوم شود در کمترین زمان ممکن دوباره به میان جامعه برمیگردد و به زندگی عادی ادامه میدهد.
درابتدا باید گفت تصویر دهشتناک و غیر انسانی قتل و کشتار زنان بیانگر وضعیت عمومی حاکم بر جامعه نیست. تصویر واقعی از جامعه اعتراضات روزانه اقشار متفاوت اجتماعی علیه یک حکومت سرکوبگر است که در طول سالیان حکومت ننگین خود به هر اعتراض و تجمعی با خشونت و سرکوب جواب داده، زنان از شرکت کنندگان اصلی و فعال این اعتراضات و تجمعات هستند و روزانه رودرروی نیروهای سرکوبگر حکومت با مشتهای گره کرده خواسته هایشان را فریاد میزنند. تصویر واقعی از جامعه این است که زنان نه تنها درمانده نیستند بلکه با حضور خود در عرصه های مختلف حکومت و قوانینش را در هر عرصه ای به مصاف طلبیده اند و در بیشترتجمعات اعتراضی کارگران، پرستاران و معلمان زنان در رهبری آن نقش برجسته ای دارند.
جمهوری اسلامی هیچ زمانی به اندازه امروز در منگنه اعتراض و نارضایتی اقشار مختلف جامعه قرار نداشته. حکومتی که در معرض این سطح از اعتراض و نارضایتی قرار دارد اگر سلاح سرکوب و اعمال قهردر دستش نبود قطعا امروز سرنوشت دیگری داشت. در این اوضاع بشدت بحرانی و ترس مداوم از سرنگونی هنوز اما مهمترین و حیاتی ترین معضل حکومت مسئله زنان و حجاب زنان در راس همه اتفاقات قرار دارد. آخوند علم الهدا در خطبه نماز جمعه هفته گذشته میگوید “حجاب و ولایت فقیه از نظر غربی ها اهمیت بیشتری از سیاست هسته ای ایران دارد” سپاه پاسداران این نیروی سرکوب و عامل هزاران جنایت در طول چند ده سال، برای چند صباح بقای بیشتر این روزها با تغییر تاکتیک ازاسید پاشی و قمه زنی با طرح هدیه دادن و تطمیع زنان با بلیط مجانی سینما و مترو و تئاتر به میدان آمده و ظاهرا با این ترفند احمقانه قصد دارد به جنگ بیحجابی زنان برود.
به زنانی که حجاب را رعایت میکنند بلیط مجانی مترو و سینما و تئاتر و….اهدا کنید! تشویق به جای تنبیه!!همزمان با این ترفند نخ نما و بی اثر، در متروهای تهران گروهی دیگر اتاق توبه باز کردند و زنان با شهامتی را که حجاب از سر برداشته اند را به اتاقکی که به شکل یک سلول تنگ و تاریک ایجاد شده میبرند و از کشته شدن قاسم سلیمانی و بقیه اراذل و اوباش کشته شده در میدانهای جنگ در سوریه و …. فیلم به نمایش میگذارند و با گریه و نوحه خوانی به زنان شال و روسری هدیه میدهند و از آنها قول میگیرند منبعد و با احترام به “خون” آنان بدون حجاب ظاهر نشوند! رقت آور است در میان هزار معضل اجتماعی و اقتصادی دست و پا میزنند و راه حلی برای معضل انرژی و هوای آلوده و نبود دارو و فقر بشدت گسترده ندارند، اما از گسترش بی حجابی و بی اعتنایی وسیع زنان به قوانین زن ستیزانه خشم آخوندهای مفت خور تا سپاه و لمپن های لباس شخصی را برانگیخته و برای برچیدن این اوضاع در حال تدبیر و راه حل یابی هستند، این راه حل ها از خشونت عریان تا بلیط مجانی سینما و مترو را در برمیگیرد.
اینجاست که ما میگوییم حجاب و اساسا هر مسئله ای که به بحث زن و آزادی زن در جامعه و در خانواده برمیگردد شاهرگ حیات جمهوری اسلامی را مستقیما نشانه گرفته و به جنگ این حکومت میرود. مذاکره با امریکا را هضم میکنند، در مقابل نفرت عمیق عمومی سلاح سرکوب را بکار میگیرند، اعدام و زندان میکنند تا با تروریزه کردن جامعه چند صباحی برای ادامه حکومت وقت بخرند و به زنان که میرسد در کمال سراسیمگی به هر ترفندی متوسل میشوند تا آخرین رشته های حیات حکومت بسادگی پاره نشود و سرنگون نشوند.
این روزها حقیقتا روزهای عجیب و بیسابقه ای در تاریخ مبارزات زنان برای حقوق برابر در ایران است. روزی که در ۱۷ اسفند ماه ۴۵ سال پیش زنان در صف طویل و پرشور اعتراضی با شعار “انقلاب نکردیم تا به عقب برگردیم” سر دادند و اعلام کردند تسلیم نخواهند شد تا خیزش انقلابی شهریور در۳ سال پیش و تا به امروز این روند با افت و خیزهایی در جریان بوده اما یک اصل آن همیشگی و ثابت باقی مانده به عقب برنمیگردیم، تسلیم نمیشویم! بردگی را دون شان خود میدانیم و در مقابل هر بیحقوقی خواهیم ایستاد.
از حجاب سوزان شهریور ۱۴۰۱ زنان دیگر نه در مقابل حکومت و قوانین ضد زن و نه در مقابل فرهنگ مردسالار و مذهب زده در جامعه تسلیم نشدند و علیرغم تضیقات هر روزه از جریمه های سنگین تا زندان و روانه شدن به کلنیک های روانی راه خود را میروند. راهی که نه قتل های شنیع زیر نام ناموس و نه قوانین کثیف زن ستیزحکومت آنها را متوقف نکرده. گرچه تلاش برای خاموش کردن این عرصه از مبارزه از هر طرف در جریان است اما توان خاموش کردن را هرگز ندارند. از جریمه های میلیونی تا اهدای بلیط مجانی سینما و مترو و تمهیدات دیگرتا امروز نتوانسته زنان را به عقب برگرداند.
با این تفاصیل برمیگردم به تناقض دو عرصه مهم دررابطه با مسئله زنان که در ابتدا هم به آن اشاره کردم، یک طرف این ماجرا تعرض زنان به بنیادهای هویتی حکومت است و روی دیگر آن پدیده شنیع و وحشیانه قتل زنان و آزار جنسی و فیزیکی آنان در پستوهای مخوف نهاد خانواده که به وحشیانه ترین شکل ممکن رخ میدهد و هر وجدان آگاهی را باید بلرزاند.
زنان به بهانه های واهی اخلاقی و به جرم تابوشکنی و سرکشی های ناشی از آگاهی و تن ندادن به خشونت و حقارت توسط عناصری که خود را قیم و مالک زن میدانند و حفظ “شرافت و ناموس” خانواده را وظیفه زنان قرار دادند سلاخی میشوند. مردانی که غالبا پایبند قرار و مدارهای اخلاقی خاصی نیستند و خود را در انجام هر عمل خارج از عرف و اخلاق آزاد میدانند!
اینجاست که مبارزه با مردسالاری و سنتهای عقبمانده ضد زن که در طول تاریخ اعمال گردیده از فاکتورهای تعیین کننده برای برچیدن تحقیر و ستم بر زنان معنی پیدا میکند. مبارزه ای که قطعا هر تک فرد به تنهایی در محیط پیرامونی خود میتواند و باید در محو آن نقش داشته باشد اما این به بهیچوجه کافی نیست و نیازمند وجود قوانین و مقررات کاملا متفاوتی با وضع موجود امروز میباشد.
در آستانه ۸ مارس با تکیه بر همبستگی و همسرنوشتی جهانی زنان علیه این فاجعه قدمی باید برداشت. بیحقوقی زن و تنگ کردن عرصه بر زنان در محیط تنگ و ایزوله خانواده عین آرزوی جمهوری اسلامی است. زنی که اعتراضش صدا و بازتاب ندارد، زنی که از فرط بیحقوقی و در کنج خانه مجبور به سکوت میشود، زنی که حمایت قانون را ندارد زنی که خشم مرد خانواده را در طول زندگی روزانه و مداوم تجربه کرده و دم فروبسته، زنی که پشتیبان و حامی هم ندارد انسان مستاصلی خواهد شد که نهایتا اگر کشته نشود اگر سوزانده و کاردآجین نشود برای پایان دادن به جهنمی که زندگی نام دارد خودکشی خواهد کرد، به زندگی سراسر زجر و شکنجه خود نقطه پایان را خواهد گذاشت. در ۸ مارس مهمترین اقدام آگاهانه اعلام حمایت از زنانی است که در چنین شرایط تلخی قرار دارند. یکی از سنتها و درس های مبارزاتی بجا مانده از اعتراضات زنان کارگاههای پارچه بافی در نیوریک بیش از صد سال پیش و پیشنهاد و بحث ثبت یک روز به نام روز زن از طرف الکساندر کولونتای سنت همبستگی و حقوق جهانشمول زنان بوده. جنبش آزادی و برابری زن بیشتر از هر زمانی به این سنن و آموزه ها نیاز دارد. اعلام همبستگی و حمایت از زنانی که در محیط پیرامونی خود هر روز شاهد حضورغمگین و تلخ آنها هستیم و میدانیم تحت آزار و شکنجه هستند، بی تفاوت از کنارشان نگذریم. حضور علنی و آزادانه مردانی که نداشته هایشان را با کشتن زنان پرمیکنند، برادران و پدرانی که اخلاق را در کشتن زنان معنی میکنند و تملک بر زن را جز خصوصیات بارز مردانگی میدانند نباید تحمل شود. نباید اجازه داد اینها بی پروا و بعد از ارتکاب جنایت در سطح علنی جامعه اجازه حضور داشته باشند. گروههای حمایت از زنان را تشکیل دهیم، با هر هر امکانی که داریم اجازه ندهیم کشتن زنان، آزار و تحقیر و خشونت بر زنان به امری عادی درعرصه شخصی و مردسالاری تبدیل شود. هر حرکتی که به حذف فیزیکی و آزار و خشونت روانی علیه زنان منتهی شود و زمینه را برای سلب حقوق آنان مهیا کند، امری اجتماعی است و باید در جنبش های موجود اجتماعی امروز انعکاس قوی پیدا کند. باید باور کرد جامعه بدون آزادی زن آزاد نخواهد شد. نه منتظر معجزه تغییر در سیاست حاکمیت مستبد جمهوری اسلامی باشیم و نه امر رهایی زن را به زمان نامشخصی موکول کنیم. همین امروز در همین موقعیت میشود و باید بتوانیم سدی در مقابل خشونت برزنان ایجاد کنیم. در ۸ مارس امسال قدم اولیه را برای این امر مهم برداریم،. مسئله خشونت بر زنان ومبارزه علیه قتلهای موسوم به قتل ناموسی را در صدر مطالبات خود قرار دهیم و به یک عرصه عمومی در جامعه تبدیل کنیم. خانواده مقدس نیست، خانه ای که زندان زنان باشد نه تنها مقدس نیست که باید بنیان آن را در هم کوبید.
زنم است، دخترم است، خواهرم است حقش را دارم، صاحبش هستم، نباید اجازه بروز پیدا کند و ابزاری برای کشتار زنان باشد. از هر کسی که در این عرصه میتواند و امکان حمایت در هر موردی را دارد کمک بخواهیم. این وضعیت شایسته جنبشی نیست که جمهوری اسلامی را در تنگنای بسیارعمیق سیاسی قرار داده و بخشی از عرصه های مهم در رابطه با حقوق و آزادهای بنیادی را از دست حکومت سرکوبگر اسلامی درآورده و با مقاومت و اعتراض از این دستاوردها حفاظت میکند. عکس هایشان را در دست بگیریم داستان زندگیشان را روایت کنیم، ظلمی را که بر آنان رفته انعکاس دهیم و انگشت اتهام را روبه حکومت و قوانین ضد زن نشانه بگیریم و از سرنوشت تلخ آنها تصویری زنده بسازیم. نسبیت فرهنگی و تعلقات قومی و عشیره ای نمیتواند و نباید مجوزی برای قتل و کشتار زنان باشد و این جنایات را موجه جلوه دهد.
امسال در روز جهانی زن، شعار زنان معترض در ۱۷ اسفند ۴۵ سال پیش هنوز معتبر است. “حقوق زن نه شرقی است، نه غربی. حقوق جهانشمول زنان” خارج از هر تعلق جغرافیایی زبانی و قومی تنها راه ممکن برای تحقق آزادی و برابری همه جانبه و بدون قید و شرط در همه عرصه های اجتماعی و اقتصادی است.
ملکه عزتی
۲۰ فوریه ۲۰25