در یک نگاه جنگ ارتجاع امپریالیستی در اوکراین یکساله شد رحمان حسین زاده
امروز بیست و چهارم فوریه ٢٠٢٣ درست یکسال از هجوم نظامی ارتش روسیه به اوکراین و آغاز جنگ ویرانگر و پر رنج و درد برای مردم اوکراین و روسیه و سراسر جهان گذشت. رجزخوانیهای سه روز قبل پوتین و بایدن در مقابل هم به عنوان دو سرکرده جنایتکار دو قدرت امپریالیستی ضد مردم و در رأس دو قطب متخاصم جنگ در حال جریان و تصمیم آنها به ادامه این جنگ ارتجاعی به قیمت تحمیل تباهی بیشتر به مردم در اوکراین و روسیه و جهان و خطر تبدیل آن به جنگ بزرگتر، واقعیتهای تلخی را برجسته کرد، که ما به سهم خود در آغاز این جنگ و مشخصا در سند سیاسی “تزهای کنگره دهم حزب حکمتیست در باره جنگ در اوکراین، بربریت کاپیتالیسم و مصافهای کمونیسم امروز” اینچنین اعلام کرده بودیم:
“جنگ در اوکراین یک حلقه انفجاری از کشمکش و تقابل ادامه دار قدرتهای بزرگ کاپیتالیستی است. جغرافیای اوکراین صحنه مستقیم وقوع جنگ است، اما در دو سوی این تراژدی همه قدرتهای بزرگ امپریالیستی به نحوی از انحاء صف آرایی کرده اند. از یک سو هیئت حاکمه روسیه با هدف احیای قدرت جهانی از دست رفته به دنبال فروپاشی شوروی و در سوی مقابل هیئت حاکمه آمریکا و ناتو به بهانه حمایت از دولت دست راستی پروغرب اوکراین، به منظور احیای سرکردگی جهانی از دست رفته صف آرایی کرده اند. پشت صحنه صف بندی دولتها و ارتشهای آنها ما شاهد عرض اندام جنبشهای بورژوایی و ناسیونالیستی ضد کارگر و ضد آزادیخواهی هستیم. ناسیونالیسم عظمت طلب روسیه ناراضی از موقعیت جهانی کنونی خود، کل هیئت حاکمه روسیه و پوتین را به جلو صحنه جنگ در اوکراین رانده است. در جبهه مقابل ائتلاف جنبش دست راستی بورژوا پروغربی و بخشا فاشیستی در اوکراین مدافع ادغام در اتحادیه اروپا و پیوستن به ناتو و به علاوه عظمت طلبی جهانی امپریالیسم آمریکا و متحدان غربی متکی به افسار گسیختگی اقتصاد بازار صف آرایی کرده اند. این جنگ به وضوح پیامدهای فاجعه بار و مهیبی را علیه کارگران و مردم در روسیه و اوکراین و سراسر جهان ببار آورده است. این جنگ از هر دو سو ارتجاعی و ضد کارگری و علیه بشریت است و توقف فوری آن خواست عمیق و گسترده توده کارگر و مردم و بشریت مترقی است.
طبقه کارگر در روسیه و اوکراین نقطه مقابل منافع خود، بدون اینکه هیچ نقشی در راه اندازی و یا توقف آن داشته باشند، درگیر این جنگ اند. این جنگ و همه جنگهای امپریالیستی و ارتجاعی بر دوش طبقه کارگر سازماندهی شده است. تولید سرمایه و امکانات و پول و ابزار و آلات جنگی مورد نیاز قدرتها و دولتهای جنگ طلب و فاجعه بارتر از آنها تامین نیروی انسانی لشکرهای جنگی را عمدتا طبقه کارگر تامین میکند. این محصول دردناک وارونگی نظم موجود و طبقه کارگر به اسارت درآمده توسط ایدئولوژی و سیاست و کارکرد گرایشات بورژوایی و در رأس آنها افق و سیاست ناسیونالیستی زیر لوای “ملت وهویت ملی و منافع ملی”است. تا زمانی که طبقه کارگر در روسیه و اوکراین و هر جای جهان خود را از زیر بار ایدئولوژیها و سیاستهای خرافی و به ویژه ملی گرایی و ناسیونالیسم رها نکند، طبقه کارگر به سیاهی لشکر جنگ قدرتها و دولتهای کاپیتالیستی و ضد کارگر تبدیل میشوند. طبقه کارگر تنها با اتکا به سیاست سوسیالیستی، با نقد و دور انداختن طوق ملی گرایی و هویت ملی و طرد لشکر نظامی بورژوازی خودی و پافشاری بر هویت انسانی میتواند، خود را از زیر بار جنگ فاجعه بار سرمایه داران رها کند”.
به نقل از سند ” تزهای کنگره دهم حزب حکمتیست در باره
جنگ در اوکراین، بربریت کاپیتالیسم و مصافهای کمونیسم امروز
مطالعه این سند را که در همین شماره نشریه کمونیست هفتگی مجددأ منتشرشده، توصیه میکنم.
٢٤ فوریه ٢٠٢٣
***