همصدا با اسماعیل، علیه اختلاسگران جاوید حکیمی
همصدا با اسماعیل، علیه اختلاسگران
جاوید حکیمی
در نگاه نخست شاید عجیب به نظر آید که آدم باید برای خواست دستگیری و مجازات دزدان و اختلاسگران، ناگزیر از بحث و جدل و آوردن استدلال باشد. از میان مطالبات کارگران نیشکر هفت تپه، بدون شک مشروع ترین، به حق ترین و فوری ترین آن، همانا خواست دستگیری کارفرمای دزد و اختلاسگر و حامیان اوست. آقازاده یک لاقبایی که به قول اسماعیل بخشی نمی داند نیشکر، بوته است یا درخت لیکن در دزدی، اختلاس، رشوه و بدتر از همه پرونده سازی علیه کارگران معترض و حق طلب ید طولایی دارد. هم از اینروست که اسماعیل بخشی در توییتی به وعده استیضاح جناب وزیر اقتصاد قانع نبوده و خواهان مجازات وی شده است. نفس این خواسته نه فقط شجاعت و شهامتی می طلبد که در وجود هر کسی نیست بلکه نشان از هوشمندی و درایت کسی دارد که تن به قواعد بازی اصول گرا-اصلاح طلب نمی دهد. استیضاح نه، محاکمه و مجازات.
تا اینجای مساله بعید می دانم هیچ مدافع کارگر و صاحب عقل سلیمی با موضع اسماعیل بخشی مخالفتی داشته باشد مگر کلیه اختلاسگران و حامیانشان در هر سه قوه مجریه، مقننه و قضاییه.
اگر چنین پنداشته اید در کمال حیرت و تاسف باید بگویم به خطا رفته اید. مارکسیست هایی هستند که در مقام دفاع از کارگران و زحمتکشان، خواهان آزادی عمل کلیه دزدان، اختلاسگران و جنایتکاران تا اطلاع ثانوی هستند. اینها به اسماعیل بخشی نهیب می زنند که همان قوه ای که حق دستگیری تو را ندارد مجاز نیست اسدبیگی را هم دستگیر و محاکمه کند. اینها نگرانند مبادا اسدبیگی هم مثل اسماعیل بخشی خدای ناکرده در زندان شکنجه شده و از آن بدتر اعدام شود. وای که چه مصیبتی! اینها می گویند قوه قضاییه همانا چون از نظر ما فاقد صلاحیت است لاجرم کارگران حق ندارند با ارجاع شکایات، بدان مشروعیت بخشند. پس کارگران برای مقابله با این همه ظلم و تعدی اسدبیگی ها و حامیانشان فی الحال چه باید بکنند؟ پاسخ اینان همان چیزی است که مارکس در مانیفست کمونیست نوشته است؛ کارگران جهان متحد شوید!
ملاحظه می فرمائید؛ تمام حرف اینها به کارگران این است که تا زمانی که متحد و متشکل نشده اند و حکومت کارگری را مستقر نساخته اند حق مطالبه، محاکمه و مجازات هیچ اختلاسگر و استثمارگری را از قوه قضاییه فی الحال موجود ندارند. من به جای وزیر اختلاسگر اقتصاد باشم از هر اختلاسی، ثلث آن را به چنین مارکسیست های آشفته ای هدیه میدهم. اگر هم از سر صدق گفتار و کردار، رشوه را نپذیرفتند چه بهتر.
آیا یک اجتماع کوچک در کل جوامع بشری از لحظه تشکیل اجتماعات انسانی تاکنون سراغ دارید که با چنین راه و روشهائی یک روز هم دوام آورده باشد؟ من که نمی شناسم. اما خطای نظری این دوستانِ بدتر از دشمن، این است که گمان می کنند مطالبه از فلان نهاد و دستگاه دولتی الزاما برابر است با تایید آن نهاد و دستگاه. هیهات اگر چنین باد. مگر وقتی که اجرای فلان بند از قانون کار را درخواست می کنیم به معنی تایید و تصدیق قانون کار و وزارت متبوع است؟ مگر زمانی که مطالبه آموزش رایگان را طرح می کنیم وزارت آموزش و پرورش را تایید کرده ایم؟ این چه استدلالی است که خواست بازداشت فلان وزیر اختلاسگر را به منزله تایید کل دستگاه قوه قضا قلمداد می کند؟
کارگران ضمن در نظرداشت چشم انداز نهایی برای به زیر کشیدن کل حکومت و محاکمه تمام کاربدستان، موظف هستند از هر فرصت ممکن برای هجوم به اردوی سرمایه و تحمیل شکست به آنان غافل نشوند. بدون تردید استیضاح وزیر نامحترم اقتصاد امری نیست که قوه مقننه به میل و اراده خود به آن تن داده باشد. این در واقع خفتی است که حکومت، تحت فشار کارگران و افکار عمومی فی الحال فقط وعده آن را داده است. کارگران نه فقط باید به این وعده های اغلب پوشالی و دروغین اکتفا نکنند بلکه ضروری است برای خواست محاکمه علنی جناب وزیر و همه اعوان و انصارش مبارزه کنند. این یک موضع کارگری و حق طلبانه است. هر گونه سیاستی غیر از این، به نفع دشمنان طبقه است ولو در قالب دفاع از کارگر صورت بندی شده باشد.
***