05/12/2024

تحرک ارتجاع اسلامی و قومپرستان بر متن یک کشمکس ارتجاعی در قفقاز! کریم نوری

تحرک ارتجاع اسلامی و قومپرستان
بر متن یک کشمکس ارتجاعی در قفقاز!

کریم نوری

بعد از فرو پاشی شوروی تحرک ناسیونالیسم ترک و ارمنی و پا گرفتن تشکلات فاشیستی در هر دو سوی این مناقشه، انسانهایی را که سالیان دراز در کنار همدیگر زندگی می کردند به مسلخ یک جنگ ارتجاعی برد. در ارمنستان بیش از پنجاه گروه سیاسی و بخشا نیروهای با گرایش شدیدا فاشیستی توسط دول غرب پا گرفت و از طرفی حکومت اسلامی “اداره مسلمانان قفقاز” را سازماندهی کرد. این نیروهای تازه به قدرت رسیده سیاست پاکسازی قومی را در منطقه براه انداختند. در اوایل دهه نود جنگی که بر زمینه پاکسازی قومی جنایات سومقایت، گنجه، باکو و خوجالی را آفرید با آتش بسی به تعلیق درآمد. تاکنون بیش از سی و پنج هزار کشته و بیش از هشت صد هزار نفر از خانه و محل زیست خود آواره شده اند.

مناقشه ارضی و ادعای مالکیت بر ناگورنیقاراباغ بار دیگر جنگ ارتجاعی را بر منطقه تحمیل کرده است. علیرغم زمینه های تاریخی این تنش در منطقه قفقاز آنچه مهم است پرداختن به تحرکات سیاسی است که با شعله ور شدن این جنگ ارتجاعی در منطقه به جلو صحنه رانده می شود. دولت علی اف که زیر فشار نیروهای ارتجاعی اسلامی که خود را آپوزیسیون تعریف می کنند قرار دارد، برای کاهش این فشار سیاست دفاع از “مام میهن” را در دستور خود گذاشته است. از طرفی ناسیونالیسم در ارمنستان یک رکن اساسی برای ورود به حوزه حکومتی است. حکومت اسلامی یکی از آتش بیاران این کشمکش است که با دامن زدن به نفرت پراکنی قومی در ایران اهداف ویژه ای را در دستور خود دارد.

بر کسی پوشیده نیست که بحران عمیق و همه جانبه حکومت اسلامی جامعه را در آستانه یک انفجار سیاسی زیر و رو کننده قرار داده است. خیزشهای وسییع در آبانماه ٩٨ و تشدید جدال باندهای حکومتی سرنگونی حاکمیت اسلامی را برایشان ملموس تر از هر زمان کرده است. این اوضاع بهم ریخته و نابسامان جمهوری اسلامی وسوسه طیف وسیعی از جریانات مهجور و ضد جامعه را برای عرض اندام را برانگیخته است. دراین اوضاع به صحنه آوردن قومپرستان آذربایجانی به بهانه جنگ در قره باغ شاید بتواند اهرمی برای به تاخیر انداختن اعتراضات توده ای برای به زیر کشیدنش باشد.

چهارشنبه ٩ مهرماه حکومت اسلامی امامان جمعه خود را به کمک گرفت که برای تحرک ناسیونالیست های آذربایجانی زمینه را فراهم آورد. بیانیه مشترک نمایندگان ولی فقیه در استان‌های آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل و زنجان در خصوص حمایت از تحولات قره باغ عملا فراخوان برای به میدان آوردن این نیروی ضد جامعه بود. کدخداهای “حرکت ملی آذربایجان” با لبیک گویی به ارتجاع اسلامی بلندگوهای نفرت پراکنی خود را براه انداختند و روز پنجشنبه حرکتی در تهران توسط اوباش اسلامی و نیروهای پان ترکیست و قومپرست در تبریز و ارومیه به صحنه آورده شد.

فیلمهای منتشره از تظاهرات تبریز، زنجان و مشکین شهر به بهانه حمایت از آذربایجان در جنگ ارتجاعی قره باغ شدیدا بوی تعفن مذهب و ناسیونالیسم داشت و نفرت پراکنی قومی و عقبماندگی این نیروی ضد جامعه را به نمایش گذاشت. تردستی حکومت در رقصاندن این نیروی ضد جامعه با پتانسیل مخربی که می تواند داشته باشد هشداری بر هر فرد آزادیخواه، برابری طلب و مسئول در قبال جامعه است. این قومپرستان خود از جنس حاکمیت اسلامی هستند. مردم در آذربایجان برای اعتراض به یک جنگ ارتجاعی نیازی به “هویت طلبان ” و قومپرستان ندارند.

١ اکتبر ٢٠٢٠ارتجاع اسلامی و قومپرستان
بر متن یک کشمکس ارتجاعی در قفقاز!

کریم نوری

بعد از فرو پاشی شوروی تحرک ناسیونالیسم ترک و ارمنی و پا گرفتن تشکلات فاشیستی در هر دو سوی این مناقشه، انسانهایی را که سالیان دراز در کنار همدیگر زندگی می کردند به مسلخ یک جنگ ارتجاعی برد. در ارمنستان بیش از پنجاه گروه سیاسی و بخشا نیروهای با گرایش شدیدا فاشیستی توسط دول غرب پا گرفت و از طرفی حکومت اسلامی “اداره مسلمانان قفقاز” را سازماندهی کرد. این نیروهای تازه به قدرت رسیده سیاست پاکسازی قومی را در منطقه براه انداختند. در اوایل دهه نود جنگی که بر زمینه پاکسازی قومی جنایات سومقایت، گنجه، باکو و خوجالی را آفرید با آتش بسی به تعلیق درآمد. تاکنون بیش از سی و پنج هزار کشته و بیش از هشت صد هزار نفر از خانه و محل زیست خود آواره شده اند.

مناقشه ارضی و ادعای مالکیت بر ناگورنیقاراباغ بار دیگر جنگ ارتجاعی را بر منطقه تحمیل کرده است. علیرغم زمینه های تاریخی این تنش در منطقه قفقاز آنچه مهم است پرداختن به تحرکات سیاسی است که با شعله ور شدن این جنگ ارتجاعی در منطقه به جلو صحنه رانده می شود. دولت علی اف که زیر فشار نیروهای ارتجاعی اسلامی که خود را آپوزیسیون تعریف می کنند قرار دارد، برای کاهش این فشار سیاست دفاع از “مام میهن” را در دستور خود گذاشته است. از طرفی ناسیونالیسم در ارمنستان یک رکن اساسی برای ورود به حوزه حکومتی است. حکومت اسلامی یکی از آتش بیاران این کشمکش است که با دامن زدن به نفرت پراکنی قومی در ایران اهداف ویژه ای را در دستور خود دارد.

بر کسی پوشیده نیست که بحران عمیق و همه جانبه حکومت اسلامی جامعه را در آستانه یک انفجار سیاسی زیر و رو کننده قرار داده است. خیزشهای وسییع در آبانماه ٩٨ و تشدید جدال باندهای حکومتی سرنگونی حاکمیت اسلامی را برایشان ملموس تر از هر زمان کرده است. این اوضاع بهم ریخته و نابسامان جمهوری اسلامی وسوسه طیف وسیعی از جریانات مهجور و ضد جامعه را برای عرض اندام را برانگیخته است. دراین اوضاع به صحنه آوردن قومپرستان آذربایجانی به بهانه جنگ در قره باغ شاید بتواند اهرمی برای به تاخیر انداختن اعتراضات توده ای برای به زیر کشیدنش باشد.

چهارشنبه ٩ مهرماه حکومت اسلامی امامان جمعه خود را به کمک گرفت که برای تحرک ناسیونالیست های آذربایجانی زمینه را فراهم آورد. بیانیه مشترک نمایندگان ولی فقیه در استان‌های آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل و زنجان در خصوص حمایت از تحولات قره باغ عملا فراخوان برای به میدان آوردن این نیروی ضد جامعه بود. کدخداهای “حرکت ملی آذربایجان” با لبیک گویی به ارتجاع اسلامی بلندگوهای نفرت پراکنی خود را براه انداختند و روز پنجشنبه حرکتی در تهران توسط اوباش اسلامی و نیروهای پان ترکیست و قومپرست در تبریز و ارومیه به صحنه آورده شد.

فیلمهای منتشره از تظاهرات تبریز، زنجان و مشکین شهر به بهانه حمایت از آذربایجان در جنگ ارتجاعی قره باغ شدیدا بوی تعفن مذهب و ناسیونالیسم داشت و نفرت پراکنی قومی و عقبماندگی این نیروی ضد جامعه را به نمایش گذاشت. تردستی حکومت در رقصاندن این نیروی ضد جامعه با پتانسیل مخربی که می تواند داشته باشد هشداری بر هر فرد آزادیخواه، برابری طلب و مسئول در قبال جامعه است. این قومپرستان خود از جنس حاکمیت اسلامی هستند. مردم در آذربایجان برای اعتراض به یک جنگ ارتجاعی نیازی به “هویت طلبان ” و قومپرستان ندارند.

١ اکتبر ٢٠٢٠

اشتراک گذاری