اعتصاب خاموش، ضرورت پلاتفرمی کارگری سیاوش دانشور
اعتصاب خاموش،
ضرورت پلاتفرمی کارگری
سیاوش دانشور
ورود به اعتصاب مراکز کلیدی نفت و گاز و پالایشگاههای پتروشیمی و نیروگاه برق از تحولات مهم سیاسی کشور است. اعتصابی که کمتر از یکماه را پشت سر می گذارد اما سر و صدای لازم و درخور را ندارد. یک دلیل این اقدام خالی کردن فازها و پالایشگاهها و خوابگاهها و برگشت به محل زندگی کارگران در شهرها و شهرستانهای مختلف است. هوای گرم و مسئله کرونا نیز مزید بر علت شد. کارگران اعتصابی عمدتا در محلهای کار حضور ندارند. اعتصاب خاموش است، صدائی ندارد، در عین اینکه نیروی قابل توجهی برای اعمال فشار است و نقش مهمی میتواند در سیاست سراسری و مبارزات کارگری ایفا کند، بسیار بسته و در سکوت عمل می کند.
خوشبختانه بخشهائی از کارگران تدریجا به محل کار برمیگردند و تا آنجائی که مقدورات زندگی وجود دارد، اعتصاب و تجمع را در محل کار ادامه می دهند. در هفته های اخیر دو تا سه شرکت و پالایشگاه با وعده پیمانکاران بخشا سر کار برگشتند اما با خلف وعده روبرو شدند و مجددا دست از کار کشیدند. همچنین چند پالایشگاه جدید در استانهای مختلف به اعتصاب پیوستند. اعتصاب مجموعا در بیش از پنجاه مرکز کارگری، بجز بخشهای محدودتر اداری و حراست که مشغول کار است، ادامه دارد اما چهارچوبی سراسری تر در هر مجموعه صنعتی برای خواستهای فوری و اساسی معین نشده است. آنجا هم مثل صنعت نفت که خواستها تا حدودی معین شده جامعه و بخشهای دیگر جنبش کارگری اطلاع دقیق از آن ندارد و همین از تاثیر اعتصاب می کاهد و امکان مانور و مانیپولاسیون حکومتی ها را بیشتر می کند.
کارگران اعتصابی چهار شرکت صنایع نفت و کمی بعدتر در پتروشیمی ها، چند خواست را مطرح کردند. از جمله اعتراض به معوق شدن حقوقها و خواست پرداخت منظم حقوق ها و مزایای مزدی، افزایش دستمزدها که در جاهای مختلف از ٩ الی ١٢ میلیون تومان طرح شده است، اعتراض به عدم واریز کردن حق بیمه کارگران توسط کارفرمایان که خانواده های کارگری را برای استفاده از دکتر و دارو دچار مشکلات جدی کرده است. کارگران پالایشگاه نفت آبادان، پالایشگاه پارسیان، شرکت نفت سنگین قشم، پالایشگاه نفتى جفیر و کارگران پتروشیمی ها، خواهان لغو قراردادهای موقت و استخدام رسمی با برخورداری از حقوق و مزایای استخدام رسمی در شرکت مادر، اجرای طبقه بندی مشاغل و تامین ایمنی محیط کار هستند. علاوه براین خواستها که در ابتدای اعتصاب طرح شدند، خواست تشکیل سازمان مستقل کارگری نیز توسط کارگران طرح شده است. وزارت نفت و مدیران صنایع پتروشیمی علیرغم وعده هائی که برای بهبود شرایط کار میدهند، تاکنون کار خاصی انجام ندادند. تلاش کردند که با بکارگیری کارگران غیر ماهر اعتصاب را بشکنند اما نداشتن تخصص کافی مشکلاتی ایجاد کرد. پیشنهادی که پیمانکاران داده اند پذیرش اضافه حقوق دو میلیون تومان است. پیشنهاد پیمانکاران در پالایشگاه آبادان برای مزد هفت و نیم میلیونی حول همین حدود و بیشتر دور میزند.
خواستهای کارگران به افزایش دستمزد و مزایا محدود نمیشود. خواستهای دیگری از جمله استخدام رسمی توسط شرکتهای مادر به نفی شرکتهای پیمانی در پروسه انعقاد قرارداد و کار گره خورده است. خود شرکتهای پیمانی نیز گوشه ای از سازمان کار در بخش خصوصی است. کارگران خواهان کوتاه کردن دست شرکتهای پیمانی و قوانین برده وار آنها و لغو خصوصی سازی اند. خواستی که در بیشتر مراکز کارگری در فضای ناامنی شغلی بیش از پیش طرح می شود. دولت و وزارت نفت و وزارتخانه های مربوطه با این واقعیت روبرو شدند که نمی توانند هزاران شرکت پیمانی را جمع کنند و در عین حال نمی خواهند راساً تعهدی شغلی و استخدامی به کارگران بدهند. لذا بخشنامه ها و تذکرات نهادهای دولتی و وزارتخانه ها به شرکتهای پیمانی برای “رعایت قانون کار”، همان قانون کار ضد کارگری که مورد قبول کارگران نیست، به شوخی می ماند. عمده این شرکتهای پیمانی توسط افراد و نزدیکان و در مواردی خود مدیران اصلی شرکتها دائر شدند و هدف آن پرداختن مزد کمتر، عدم مسئولیت راجع به حقوق کارگر در قلمرو استخدام و اخراج و دستمزدها و سنوات و بیمه و غیره، تعدد کارفرماها در یک شرکت واحد و ممانعت از وحدت کارگران برای مسائل مشترک شان بوده است. بسیاری از کارگران نفت سابقه کار ٥ الی ٩ سال دارند و هنوز قراردادی هستند. در پتروشیمی ها وضع بدتر است. سیال کردن شرایط کار و استخدام و قراردادها و نفی هر نوع تعهد کارفرما در قبال کارگر، در سالهای اخیر مشقات فراوانی را به کارگران تحمیل کرده است.
اعتراض به قرارداد پیمانی و موقت یک خواست وسیع و سراسری است که در اعتراضات معلمان، پرستاران، کارگران صنایع مختلف هر روز طرح می شود. پیمانکارانی که در فضای بیکاری گسترده کنونی، عوامل و کارچاق کن هایشان در شرکتهائی حتی از کارگران پول گرفتند که استخدامشان کنند و شرایط وحشتناکی را به آنها تحمیل می کنند.
اعتصاب خاموش نفتی ها و پتروشیمی ها و نیروگاهها و جوشکاران، تاکنون مضرات جدی برای این اعتصاب مهم و بزرگ داشته است که بعضا محدودیتهای عملی آن قابل درک است. اما در بسیاری از شرکتها، همینطور که در چند روز گذشته آغاز شده، میتوان در محل کار و مقابل ورودی شرکت اجتماع کرد، خواستها را مرکزی و مدون کرد، اطلاع رسانی کرد و نتیجه مذاکرات با پیمانکاران و وزارتخانه ها را اعلام کرد. در سطح محدوتر میتوان از سوشیال میدیا بهره جست و سانسور خبری حکومتی راجع به اعتصاب را شکست. پیروزی اعتصاب در گرو ایجاد یک وحدت کارگری و یک اهرم فشار واقعی است. اگر به این روش کار نکنیم، اعتصاب خاموش تدریجاً با توافقات محلی و جدا از هم و شرکتی خاتمه می یابد و به نتایج مورد نظر نمی رسد.
کارگران بجای طرح خواست رعایت حقوق سندیکائی و تشکل کارگری از سوی کارفرمایان، که خود امر مهمی است، در شرکت مجمع عمومی تشکیل دهند و کارگران در مورد خواستها و مسائل شان دستجمعی تصمیم بگیرند. این اعتصابات به پلاتفرمی کارگری برای بهبود رفاه و شرایط کار و استخدام و تقابل با شرکتهای پیمانی نیاز دارد. خواستهائی که کمابیش و بصورت پراکنده طرح شدند، در شکل مشخص تر میتواند در هر رشته و مجموعه توابع آن طرح شود. این کمک شایانی به مبارزه کارگری جاری در مراکز مختلف، ایجاد هم جهتی بیشتر در خواستهای کلیدی طبقه کارگر و در صحنه سیاسی می کند. اعتصاب خاموش مثل تیغ دولبه است و میتواند منفی هم عمل کند، اما ایجاد تحرکی در متن اعتصاب میتواند کمبودهای تاکنونی را جبران کند.
زنده باد رزم و اتحاد و اعتصاب کارگران!
سردبیر.
٢٧ اوت ٢٠٢٠