جمهوری اسلامی، ناسیونالیسم و کولبری – هیوا کاکه ره ش
با چرخی در میان اخبار می خواستم از مسائل مهم روز مطلع شوم، که متاسفانه دوباره با خبر کشته شدن زجر آور کارگران کولبر، صفحه ی فیسبوکم باز شد. هر روز و شاید هم هر چند ساعت یک بار خبر جان باختن این انسان های زحمت کِش به دست ما می رسد، که در مناطق مرزی به ناچار به این کار تماماً نابود کننده روی آورده اند .
زندگی مشقت بار اقشار و گروههای ستم کشِ جامعه ی ایران و خصوصاً طبقه ی کارگر که مورد بحث است از سوی حکومت جمهوری اسلامی باعث بیکار سازی بخش عظیمی از کارگران ایران و از جمله در مناطق مرزی شده است . این بیکاری باعث شده تا بخشی از کارگران بیکار مجبور به ترک خانه و محل زندگی خود و تبدیل به کارگر فصلی در کوره پز خانه ها ، مرغداری ها و دیگر مشاغل سخت و طاقت فرسا دور از خانه و کاشانه شوند. فلاکت بارتر از همه بخشی دیگر هم در مرز ها کولبری می کنند . تمام این مشاغل طاقت فرسا و سخت در عین حال با دستمزد های خیلی پایین فقط کفاف این را می دهند که زنده بمانند و همین اندازه کافی باشد تا فردایشان دوباره به خدمت استثمارگران گرفته شوند.
مساله ای که کولبری را نسبت به دیگر کارهای سخت و طاقت فرسا برجسته کرده این است که جمهوری اسلامی ایران به بهانه ی عبور غیر قانونی از مرز و به خطر انداختن منافع تجار بزرگ و برادران قاچاقچی سپاه پاسداران جان این انسان های محروم و مجبور به کولبری را روزانه زیر شلیک مستقیم گلوله می گیرد. یعنی یک کارگر کولبر اگر شانس بیاورد از گلوله و چماق و زندان جان سالم به در ببرد تازه باید با دیسک کمر و افتادن به ته درّه و یخ زدن در برف و به دام مین افتادن دست و پنجه نرم کند . این زندگی شایسته ی انسان نیست باید آن را تغییر داد ، اما چگونه ؟
از فاجعه قتل فردی و جمعی کولبرها هرچه بیشتر بنویسیم و راه مقابله به آن را نشان دهیم، هنوز کم است.اولا کولبری با هیچ معیاری در همین دنیای وارونه شغل نیست، بلکه تقلایی از سرناچاری برای تامین معیشت خود و خانواده این انسانهای زحمتکش است. این را خود کولبران میدانند و این تقلای ناچاری را این نظم جهنمی سرمایه و مشخصا جمهوری اسلامی تحمیل کرده است. با سرنگونی جمهوری اسلامی این کار از سرناچاری و پرمخاطره و زجرآورتماما باید برچیده شود . دوما، اقدام و راه علاج فوری در حال حاضر، کار یا بیمه بیکاری و تامین معیشت این انسانهای زحمتکش است که مجبور نشوند به چنین کاری تن دهند. مطالبه کار یا بیمه بیکاری را به حرکت همین امروز مبارزاتی به همراه کارگران بیکار و شاغل لازمست تبدیل کرد. سوما تا زمانی که ناچارا کولبری هست، امنیت تردد آنها باید تامین شود و اقدامات جنایتکاران جمهوری اسلامی باید تمام شود، تنها حرکت مبارزاتی کارگران و مردم در شهرها میتواند سدی در مقابل جنایتکاران ایجاد کند. نبودن این حرکت مبارزاتی، جمهوری اسلامی و نیروی سرکوبگرش را جَری کرده، که فاجعه ای مثل مورد اخیر در پیرانشهر را بسازد.
تغییر زندگی برای کارگرانی که در شرایط دشوار و مرگ بار مجبور به انجام کاری می شوند که به جای این که زندگیشان بهبود بیابد ، هر روز زندگی آنان سخت تر و فلاکت بار تر می شود و در نهایت برای لقمه نانی به قتل می رسند وظیفه ی تمام کارگران ، انسان های آزادیخواه و برابری طلب و در صف اول کمونیست ها است در محل و کار زندگی خود به سهم خود آستین بالابزنند و مبتکر حرکت مبارزاتی علیه این شرایط برده وارو پر خطر کولبران و به ویژه قتل فردی و جمعی این انسانهای زحمتکش توسط سرکوبگران جمهوری اسلامی شوند.
کولبری و ریاکاری جریانات ناسیونالیست!
لازمست ریاکاری و بهره برداری احزاب بورژواناسیونالیستی را از پدیده ی کولبری و شرایط غیر انسانی زندگی کولبران افشا کرد. بورژوا ناسیونالیست ها هر چقدر بخواهند خود را مدافع حقوق کارگران و کولبرها نشان دهند و روی این مساله مانور دهند، واضح است نمیتوانند گامی در راستای منافع این طبقه ی استثمار شونده و رفع ستم بر آنها بردارند. نقطه ی حرکت بورژواناسیونالیست ها تامین حقوق این انسانهای زحمتکش نیست. انگار در منطقه ی جغرافیایی مد نظر ایشان کارفرما و صاحب بارها هم غیر کردهای ‘اهریمنی’ هستند. گویا سرمایه داران و تجار و معامله گران ثروتمند “کرد” نقشی در استثمار و حتی به قتل رساندن “کولبرها ندارند. همه میدانند، سرمایه داران کرد و غیر کرد در دو سوی مرز و دولتهای “غیرکردی و کردی” حامی این استثمارگران دست در دست هم یک صف متحد در مقابل “کولبران” هستند. ناسیونالیستها با فاکتورتقسیم بندی بر اساس ملی گرایی انسان ها و نه موقعیت طبقاتی شان، در این مورد با بی تقصیرجلوه دادن استثمارگران “کرد” مثل همه ناسیونالیستهای جهان خاک در چشم کارگر و مردم زحمتکش می پاشند. ریشه ستم و استثمار کارگر و مردم زحمتکش و کولبر “خودی” را صرفا به غیر “خودیهای اشغالگر” حواله میدهند. بخش مهمی از واقعیت را پنهان میکنند. حول این تفکرو سیاست احزابی هم تشکیل شده است ،تمام تلاش آن ها این است که ظاهرا “اشغال گران” را بیرون کرده ، دستگاه تفکیک کُرد و غیر کُرد بگذارد و تنها کُرد ها اجازه داشته باشند تا کارگرهایی را که به زبان کُردی حرف می زنند استثمار کنند. از نظر آنها طبقه سرمایه دار کرد ایرادی ندارد، که کارگران و کولبرها را در کردستان استثمار کنند. بخش زیادی از کولبرها دقیقا کالاهای سرمایه داران کرد را در دو سوی مرزانتقال میدهند و در این رابطه جان خود را ار دست میدهند. اما احزاب بورژوا ناسیونالیست کرد، این مناسبات ظالمانه را زیر لوای همه ما “کردیم” و دشمنی طبقه سرمایه دار کرد را با کارگر و کولبر و مردم زحمتکش کرد پرده پوشی میکند. به این ترتیب ناسیونالیسم ضدیت خود را با منافع کارگران و کولبران و اکثریت عظیم مردم و زحمتکشان جامعه اعلام میکند و به همین سادگی تبدیل به فاشیسم می شود .
براین مساله پافشاری می کنم افشای تبلیغات و سیاست ناسیونالیستی ، قومی و مذهبی این دسته از ناسیونالیست ها از همین حالا باعث می شود که راحت تر و بهتر از جنگ های قومی و مذهبی احتمالی آینده جلوگیری شود که فتیله اش توسط همین ناسیونالیست های کور و کینه توز روشن خواهد شد. جامعه ای که کارگران کولبر و دیگر کارگران در آن زندگی کرده و به بی رحمانه ترین شکل ممکن تحت استثمار زندگی می کنند ، جامعه ای طبقاتی است . جامعه ای که مانند هر جامعه دیگر ی تشنه ی یک حکومت کارگری و زندگی شایسته ی انسانی است. بردن آگاهی طبقاتی به درون طبقه ی کارگر و زحمت کش این منطقه وظیفه ی کمونیست های کارگری و پیشروان کارگری است . باید در مقابل تبلیغات گسترده ی ناسیونالیست ها ، تنها راه و آلترناتیو رهایی را به درون خانه و محل زندگی و کار طبقه ی کارگر و زحمت کشان کولبر برد. لازمست دشمنان واقعی طبقه ی کارگر این منطقه را افشا کنیم تا از گزند تفکرات ارتجاعی ، قومی و مذهبی دور بمانند و با عزمی آهنین و یکپارچه دست در دست طبقه ی کارگر ایران به جنگ جمهوری اسلامی و سرمایه داری ایران بروند.
***