اعلامیه حزب کمونیست کارگری ایران- حکمتیست – اوج گیری تنش بین دولتهای آمریکا و جمهوری اسلامی و سیاست ما
تنش بین دولتهای آمریکا و جمهوری اسلامی اوج جدیدی گرفته است. دریک سوی این کشمکش تروریسم دولتی آمریکا و در سوی مقابل تروریسم رژیم اسلامی قرار دارند. سابقه و پیشینه و کارکرد و اهداف این دو دولت چه در شرایط “تنش و چه در دوران سازش” چیزی جز ارتجاع و ضدیت با آزادیخواهی و منافع کارگر و مردم و شهروندان حق طلب جامعه در ایران و منطقه و جهان نیست. در جدال کنونی هم، طرفین اهداف ضد انسانی و ضد مردمی اعلام شده و شناخته شده ای را تعقیب میکنند. دولت دست راستی ترامپ فشار بر جمهوری اسلامی و “رام کردن” آن در چهارچوب سیاستهای مورد نظرخود را، اهرمی میداند برای جلوگیری از سیر نزولی موقعیت سرکردگی هیئت حاکمه امپریالیستی آمریکا در سطح جهانی و در خاورمیانه. در همین راستا سیاست “فشار حداکثری” به منظور “تغییر رفتار” نظام مخوف جمهوری اسلامی، تقلایی به منظور به تمکین و سازش کشاندن رژیم اسلامی حاکم بر ایران است. در مقابل آن، هیئت حاکمه جمهوری اسلامی با رجزخوانی “مقابله با استکبار و آمریکا” در واقع نرخ “نرمش قهرمانانه” و “صلح امام حسنی” را به منظور گرفتن “ضمانت”از آمریکا و متحدین مرتجعش به منظور بقای حاکمیت سیاه خود تعقیب میکند. تبلیغات و فضا سازی نظامی حلقه ای از مانورهای متقابل به منظور تعیین حدود”معامله و سازش” فیمابین است. صرفنظر از جوسازی رسانه های جیره خوار دوطرف و جریانات دست راستی ذینفع، امکان جنگ تمام عیار، محتمل نیست. درگیری نظامی محدود در کشورهای همجوار که جمهوری اسلامی با سپاه قدسش خود را گسترانده، جزئی از زورآزمایی دو طرف برای تعیین حدود بندو بست و سازش محتمل است. بر خلاف پروپاگاند طرفین و رسانه ها و جریانات بورژوایی مرتجع مدافع آنها، این کشمکش و سیاستها و اقدامات در دو طرف، نه تنها سرسوزنی در راستای منافع مردم ایران و منطقه ومردم آمریکا نیست، بلکه اهداف و اقداماتی عمیقا ضد مردمی و ضد انسانی در ایران و خاورمیانه و سراسر جهان است و مایه نفرت و انزجار صف آزادیخواه و حق طلب در ایران و منطقه میباشد.
تشدید سیاست جنایتکارانه تحریمهای اقتصادی، فضاسازی جنگی و مانورهای نظامی اعزام ناوگان به خلیج فارس واعزام نیروی نظامی به خاورمیانه نه صرفا فشار علیه دولت جنایتکار اسلامی، بلکه فشارها، تهدیدات و مخاطرات بزرگ و فراوانی علیه مردم در ایران و در خاورمیانه است. به طورمشخص شرایط سخت تر و بسیار دشواری را برمعیشت و کار و مبارزه طبقه کارگر و مردم ایران تحمیل نموده است. اقدامات دولت آمریکا در عین حال بهانه ای شده که رژیم فاسد و هار جمهوری اسلامی حامی سرمایه فشارهای مضاعفی بر طبقه کارگر و توده مردم تحمیل کند.
یک وجه مهم سیاست دو طرف تقابل با پیشروی جنبش اعتراضی طبقه کارگر و مردم جان به لب رسیده است، که از دی ماه ۹۶ موج فزاینده ای یافته و چشم انداز دگرگونی انقلابی را در مقابل جامعه ایران قرار داده است. هر دو طرف در نتیجه گسترش جنبش سرنگونی انقلابی، کابوس جارو شدن حاکمیت سرمایه و تعیین سرنوشت جامعه توسط طبقه کارگر و مردم حق طلب را می بینند. تقابل با اوضاع انقلابی و کنترل آن، به وضوح طرفین را به این نتیجه رسانده که در بطن تضادها و کشمکشهای فیمابین دنبال “نقطه سازش” و طرحهای ارتجاعی و توافقاتی باشند که اراده مستقل کارگر و مردم آگاه و به صحنه آمده در جامعه ایران را به حاشیه برانند.
اپوزیسیون راست و بورژوایی پروغرب شامل، ناسیونالیستهای عظمت طلب، مشروطه خواهان ورضا پهلوی، لایه هایی از جمهوریخواهان و ملی گرایان، مجاهدین خلق، ناسیونالیستهای محلی و فدرالیستچی های قومی گردآمده در کنفرانس “هانوفر” از دخالتها و مانورهای نظامی دولت دست راستی ترامپ و سیاستهای او، به وجد آمده اند. تقلای آنها در چهارچوب “آلترناتیوسازی دست راستی و رژیم چنجی” و اتکایشان بر حمایت مالی و پوشش رسانه ای و تحریم اقتصادی و ماشین قلدری تروریستی و میلیتاریستی دولت آمریکا عمق ضدیت آنها با منافع کارگران و توده مردم آزادیخواه جامعه ایران را نشان میدهد. اما مردم نمونه های به غایت ضد انسانی و تلخ سناریوهای عروج “آلترناتیوهای دست راستی قومی مذهبی ” را در عراق و افغانستان و سوریه و لیبی دیده اند. جنگ و کشمکش خونین و کشدار و به جریان افتادن باندها و فرقه های مذهبی، ناسیونالیستی و قومی و دستجات ملوک الطوایف نظامی و شکل گیری یک سناریوی سیاه نتیجه محتمل چنان تلاشهایی در سیر تحولات جامعه است.
روند جاری و آتی اوضاع سياسى در ایران درسی جديد و ناکامی مجددی را به اپوزیسیون راست در تعقیب اهداف ارتجاعی شان خواهد داد. اولا برعکس امیدهای واهی اين جريانات، هیئت حاکمه آمریکا و دولت ترامپ مسیر بند و بست و “سازش” با جمهوری اسلامی و سپس حمایت و زیر بغل او را گرفتن در مقابل روند سرنگونی انقلابی رژیم اسلامی را تعقیب میکنند. در نتیجه آنچه در انتظار اپوزیسیون راست وبورژوایی ایران قرار دارد، باردیگر استیصال و سردرگمی و رسوایی این جریانات است. ثانیا فضای سیاسی زنده و انقلابی جامعه ایران، ابراز وجود جدی جنبش طبقه کارگر و وجود جنبشهای اجتماعی رادیکال و پتانسیل گسترش مبارزات رادیکال و قطب چپ و کمونیست جامعه مانع مهمی در مقابل تحقق طرحهای ارتجاعی از بالای سر مردم خواهد بود. در چنین روندی افشاء و ایزوله کردن طرحهای ارتجاعی اپوزيسيون راست به طور جدی و ناگزیر در دستور کار مستقیم مبارزات طبقه کارگر و صف آزادیخواه و قطب چپ جامعه قرار گرفته است.
حزب کمونیست کارگری ایران – حکمتیست تشدید تنش و تخاصم دولتهای آمریکا و رژیم اسلامی ایران و پیامدهای آن را پر مخاطره و علیه منافع مردم در ایران و منطقه میداند. ما اعلام میکنیم در مقابل اهداف و سیاستها و کارکرد عمیقا ضد مردمی هر دو دولت تروریست و متحدانشان باید ایستاد و به ناکامی کشاند. همسویی با هر یک از طرفین این کشمکش توسط هر نیرو و جریانی در منطقه و در ایران به شدت ارتجاعی و محکوم است. طرفداری اپوزیسیون راست و بورژوایی ایران از سیاستهای دولت آمریکا و یا همراهی جریانات “ضد آمریکایی” با جمهوری اسلامی به هر بهانه ای باشد، شدیدا محکوم است و در همان حال فرصتی است که هر دو طیف این جریانات ضد مردمی را وسیعا افشا و رسوا کرد.
وظیفه فوری جنبش کارگری و توده ای و ما نیروهای کمونیست و آزادیخواه تشدید مبارزه برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی است، چه در “سازش و معامله و یا کشمکش و جنگ” با آمریکا و هم پیمانان آن بسر برد. از نظر ما سرنگونی انقلابی جمهوری موثرترین ابتکار جنبش کمونیستی و کارگری برای باز کردن مسیر رهایی قطعی جامعه از نظم سرمایه و بختک سیاه جمهوری اسلامی است. درعین حال ایجاد سد محکمی است در مقابل تحمیل طرحهای ارتجاعی از بالای سرمردم توسط آمریکا و اپوزیسیون راست بورژوایی ایران.
حزب کمونیست کارگری – حکمتیست مردم آزادیخواه را به اردوی سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی و آلترناتیو سوسیالیستی، اردوی آزادیخواهی و برابری طلبی فرامیخواند. صفوف آزادیخواهی جامعه ایران در پروسه سرنگونی رژیم اسلامی، لازم است که آگاهانه آلترناتیو راست و میلیتاریستی و سناریو سیاهی را رد کنند و راه حل رادیکال، آزادیخواهانه و کمونیستی را انتخاب کنند.
حزب کمونیست کارگری ایران – حکمتیست
دوم خرداد ۱۳۹۸ – ۲۳ مه ۲۰۱۹
***