وكالت، رضاپهلوی و احزاب ناسيوناليست كرد

وكالت، رضاپهلوی و احزاب ناسيوناليست كرد

خيزش انقلابی مردم ايران كه شعارهای مرگ بر ديكتاتور، مرگ بر ستمگر چه شاه باشد چه رهبر، خيابان ها و ميادين اصلی شهرها را بلرزه دراورده است و مستقيما عليه جمهوری اسلامی و هر نيروی ارتجاعی است كه بخواهد از بالای سر مردم برايشان تعيين تكليف بكند.
رضا پهلوی كه حكومت مستبد پدرش در سال ٥٧ توسط يك قيام مردمی سرنگون شد، با كمك جريانات راست پرو غرب و كهنه ساواكيها، ژنرال های بازنشسته رژيم سابق و سلبريتی های بيمايه که در چهل و چهار سال گذشته در هيچ اعتراض و مبارزه ای عليه جمهوری اسلامی حضور نداشته و چه بسا تعدادی از آنها از جمله اصلاح طلبان سابق در خدمت رژيم اسلامی بوده اند، بجای جوابگويی در قبال جنايات رژيم سابق، با ایجاد حزب ايران نوين، انجمن های مشروطه خواهان و برگزاری كنفرانس و سمينار های متعدد برای رسيدن بقدرت و سوار شدن بر اعتراضات و مبارزات خيزش اخير مردم خود را آماده ميكنند و برای مردم معترض و مبارز در ايران شاخ و شانه ميكشند. مخالفين خود را به تجزيه طلبی و طرفداری از جمهوری اسلامی متهم ميكنند. در خارج كشور با سازمان دادن لات و لمپنهای اطرافشان تجمع ديگر نيروها را بهم ميزنند و با خشونت با مخالفين سياسی خود برخورد میکنند. كاری كه در زمان محمد رضا پهلوی با اجیر کردن شعبان بی مخ ها و لات و لمپنهای اطرافشان به جان مخالفين خود توانستند با يك كودتای ننگین به كمك امريكا دوباره قدرت را در دست بگيرند.
جریان بازمانده از سلطنت و هواداران رژیم پهلوی به جای اینکه از مردم ايران نسبت به جناياتی كه بدست ساواك و دستگاههاي سركوبگر انجام گرفت معذرت خواهی كنند، بجای اینکه رضا پهلوی از غارت ثروت و سامان متعلق به مردم ایران که بگفته خودش فقط يك مورد آن ٦٢ ميليون دلار است است عذر خواهی کند و توضیح بدهد از مردم ايران طلبکار هم هست. این پول ها جدا از جواهرات فرح و ثروت سرمایه کلانی است که توسط اشرف پهلوی از ایران خارج شد. هیچ فردی از خانواده پهلوی برای بدست آوردن این سرمایه های افسانه ای حتي يك ساعت كار نكرده و زحمت نكشيده، اینها ثروت و سرمایه عمومی و متعلق به مردم ايران است که خاندان پهلوی از ریز و درشت بالا کشیده و با خود بردند.
این روزها اطرافیان رضا پهلوی با راه انداختن كمپين من وكالت ميدهم جارو جنجال تبليغاتی ديگری را در رسانه های وابسته به خود براه انداخته و از مردم خواسته اند با اعطای وکالت به رضا پهلوی به وی امکان مذاکره و گفتگو با دول غربی در رابطه با سرنوشت و آینده مردم و حکومت آتی در ایران را بدهند. اما اين كمپين نيز مانند ديگر كمپين های ارتجاعی آنها شكست خورد و نتوانست حتی كسانی را كه از ابتدا و در اغاز سال تازه میلادی با رضا پهلوي تويت مشترك منتشر كردند(جز علی كريمی) را در كنار خود نگهدارند و به این کمپین امیدوار کنند. موفقیت این کمپین از ۳۰۰۰۰۰ امضا فراتر نرفت و اکنون رضا پهلوی با حدود ۳۰ هزار وکالت نمیتواند بطور واقعی خود را نماینده بیش از ۸۰ میلیون ایرانی بداند.
طبعا رضا پهلوی به مانند هر فرد ديگری حق فعاليت سياسی دارد. اما بدوا در پیشگاه مردم در رابطه با جنایات چندین ساله پدرش و بدليل استبدادی که در رژيم پدرش با زندانی و اعدام کردن انقلابيون، کشتار آزدیخواهان و یک حکومت مطلقه که کمترین مخالفتی را برنمیتابید پاسخگو باشد. محمد رضا پهلوی زمانیکه در راس قدرت بود رسما اعلام کرد ما مخالفين را تحمل نخواهيم كرد، آنها يا حزب رستاخيز را قبول كنند يا از ايران بروند، رضا پهلوی یا جوابگوی این جنایات خواهد بود یا همیشه با این سوال روبرو خواهد بود چرا باید مردم ایران به فرد دیگری از این خانواده جنایتکار و بغایت مستبد برای تعیین سرنوشت و آینده خود وکالت بدهد؟ چرا باید به فردی وکالت بدهند که انسانهای مبارز و معترض ۴۴ سال پیش پدرش را از تاج و تخت به زیر کشیدند و خواهان جامعه ای ازاد و برابر برای همه شهروندان بودند؟ رضا پهلوی نمیتواند نماینده هیچکس جز خودش و اطرافیان معدودی که وی قبول دارند باشد، مردم حاضر در خیابان برای تصمیم گیری در مورد آینده سیاسی خود به کسی وکالت نمیدهند.

احزاب اپوزسيون در كردستان.
نكته ديگری كه در اين اوضاع پرتحول لازم است به آن پرداخت موضع مركز همكاری احزاب كرد است. اين مركز از روز اول اين خيزش بدنبال يارگيری و همكاري با اپوزسيون راست پرو غرب بوده است. در كریدورها، سالن كنفرانسها و سمينارهای احزاب راست ارتجاعی بدنبال بند و بست و بدست آوردن امتياز از اين و آن بوده اند. عبدالله مهتدی میگوید آقای پهلوی سرمايه سياسی هستند او بار و بنه خود را بسرعت بست و به كانادا و امريكا رفت كه از قافله عقب نماند. از اينكه تويت مشترك سال نو میلادی دير بدستش رسيده ابراز تاسف كرد و در كنار مسيح علينژاد و ديگران جهت به حساب اوردنش، عكس يادگاری گرفت. خالد عزيزی در مصاحبه ای اظهار داشت، ما برای اتحاد هيچ خط قرمزي نداريم و در رسانه های راست امادگی حزب متبوعش بشرطيكه سهم شان در قدرت را در نظر بگيرند اعلام كرد حاضر به همکاری و همراهی هستند.

امادگی اينها برای شركت در اين ائتلافات در حالی است كه رضا پهلوی و راست پرو غرب خيلی روشن و بدون ابهام يكی از سه اصلی که برایشان خط قرمز و خدشه ناپذير در آینده سیاسی ایران است را حفظ تماميت ارضی اعلام كردند. جالب است رضا پهلوی در يكی از مصاحبه هايش صريحا اعلام كرد اگر تنها يك متر از خاك ايران جدا شود، آن ايران، ديگر ايران من نيست. احزاب و جرياناتي كه اسب را زين كرده و چهار نعل برای بدست آوردن امتيازات حقير حزبی از راست ارتجاعی گدايی ميكنند، تا بحال سكوت كرده و لال شده اند.
تماميت ارضی در رژيم شاه و جمهوری اسلامی ابزاری برای سركوب مردم كردستان بوده. طرفداران نقشه گربه ايران از هم اكنون قبل از رسيدن بقدرت شاخ و شانه ميكشند و مردم كردستان را تهديد ميكنند و حقوق ابتدائی مردم كردستان را كه خود آینده و سرنوشت سیاسی خود را تعيين كنند، زير پا ميگذارد.
کل این سیاست و این خط قرمز کشیدنها در تقابل با خيزش انقلابی كه در ايران در جريان است ميباشد. شعارها و مطالبات اين خيزش، برای رهايی از ستم و تبعيض و استبداد است مردم مطالبات خود را در خيابان، در ميادين شهرها و محل كار و زندگی فریاد ميزنند. در فردای بعداز سرنگونی جمهوری اسلامی قرار نيست مردم در چگونگی و نحوه زندگی خود و دخالت مستقیم در تعيين سرنوشت خود كنار زده شوند و به فرد یا جریان معینی وکالت بدهند.
احزاب ناسيوناليست كرد با نزديكی به راست پرو غرب برای سهيم شدن در قدرت بار ديگر بيربطي خود را به رفع ستم مليی مورد ادعايشان نشان دادند. خيزش انقلابي مردم ايران با مطالبات و خواست ها و شعارهايش عليه هر نوع ديكتاتوری ادامه دارد همه طرح و نقشه های ضد مردمی را به چالش خواهد كشيد.
روشن است مردم ايران، كارگران و زحمتكشان ضمن ادامه اعتراض و مبارزه عليه رژيم اسلامی تا سرنگون كردن این سیستم سرکوبگر بايد هوشيار باشند.
جريانات امتحان پس داده که توسط قيام توده مردم سرنگون شدند مطلقا هيچ قرابتی ‌با منافع كارگران و زحمتكشان ندارند. مهمترین شرط پيروزی برای مردم مبارز و جوانان و زنان و کارگران در خیابان در اين اوضاع و احوال پر تحول سياسی تشكيل تشكل های توده ای و شوراهای محل كار و زندگی و دخالت در همه امور اجتماعی است. تنها از این طریق است که یکبار دیگر نیروهای ارتجاعی و قدرت طلب نتوانند در مسیر و پروسه سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی سد و مانع ایجاد کنند و مسیر سرنگونی را به نفع خود تغییر دهند. حضور مداوم مردم هوشیار و اگاه در میدان مبارزه تضمین کننده این امر مهم است.

صالح سرداري اول فوريه ٢٠٢٣