انتخابات و آینده تحولات در ایران سعید یگانه

انتخابات و آینده تحولات در ایران
سعید یگانه
بحرانها وبن بست های همه جانبه ،دولت جمهوری اسلامی را درحل ابتدایی ترین مشکلات مردم ناتوان و فلج کرده است. یکدست کردن بالای حکومت به حکم شرایط سیاسی کنونی ،تنها سیاستی است که در مقابل رژیم اسلامی قراردارد .این آخرین میدانی است که رژیم جمهوری اسلامی برای مقابله با بحرانها وشورشها و بقای خود وبه آن پناه برده است .انتصاب۷ تن از سران جنایتکاروامتحان پس داده و در راس آن یکی از روئسای “هیئت مرگ”رئیسی ، از جانب شورای نگهبان گویای این واقعیت است که جمهوری اسلامی برای بقای ننگین خود و مقابله با مردم ،ناچار است که آرایش و چهره خشن تری از چیزی که تا کنون بوده ازخود نشان دهد.شورای نگهبان و دستگاه قضایی و امنیتی شرایط را طوری مهندسی شده کرده اند که رئیسی قاتل بدون دردسررئیس جمهوربشود .ازرسانه ها و روزنامه نگاران نقل شده که دستگاههای امنیتی و قضایی از آنها خواسته اند که علیه ابراهیم رئیسی تبلیغ نکنند.لازم می بیند که خود را بیشترتجهیز ومسلح کنند ،افرادوبودجه دستگاههای سرکوب رازیاد کنند وخودرابرای مصافهای آینده بامردم آماده کنند.هنوزانتخابات آغاز نشده ،مجلس اسلامی بودجه نظامی سال ۱۴۰۰ را یک و نیم برابرکرده است،مجلس، بودجه خود و بسیاری از نهادها و دستگاههای زیر بیت رهبری از جمله صدا و سینما، قوه قضائیه و سازمان تبلیغات اسلامی را بالا برده است.
اوضاع جمهوری اسلامی آنقدربحرانی و شکننده است که هیچ گونه زاویه وتنشی را حتی میان صادقترین و وفادارترین عنصرنظام ،امثال لاریجانی را نمی پذیرند و کوچکترین شکافی را به حال خود مزرمی بینند.رژیم جمهوری اسلامی در این شرایط بحرانی انتخابات آرام و بدون حاشیه را ترجیح می دهند ، اساسا به این دلیل که می دانند مردم درمضحکه انتخابات شرکت نمی کنند .می دانند که اصلاح طلب و سبزو بنفش که تا کنون بقای رژیم را تضمین کرده بودند ،عمرانان به پایان رسیده،زنگ زده و بی خاصیت شده اند.میدانند که مردم نه تنها ازبالهای رژیم ،که ازخیرکلیت حکومت جمهوری اسلامی گذشته اند.نه تنها انتخابات را به چالش کشانده ورژیم را دراین عرصه با شکست روبرو کرده اند ، در عین حال آشکارا خواهان رفتن رژیم و به عناوین مختلف شرکت نکردن در انتخابات رابدون واهمه تبلیغ می کنند.علاوه بر این ،محافلی از راستها که در انتخاباتهای قبلی با ایجاد توهم نسبت به جناحی از حکومت ، سعی در ترغیب مردم برای شرکت در انتخابات داشتند،این انتخابات را بایکوت کرده اند.
آرایشی که دولت جمهوری اسلامی به خود خواهد گرفت ،اساسا به اوضاع سیاسی جامعه و نارضایتی و نفرت عمیق مردم از کلیت سران جنایتکاروفاسد ودر راس آن خامنه ای مربوط است، که به گستردگی جامعه ایران موج می زند. هیچ دوره ای مضحکه انتخابات در جمهوری اسلامی به اندازه انتخابات کنونی بی رونق ،کسادو موردتعرض و نفرت مردم قرار نگرفته است .رویگردانی از جمهوری اسلامی و شرکت نکردن در این مضحکه، اکنون به یک گفتمان عمومی تبدیل شده ودرس خوبی به جمهوری داده اند ،که “رای، بی رای” ، خواست ما برچیدن کل دستگاه جنایت و فساد و اسبتدادمذهبی است .
در چنین شرایطی که دولت روحانی تمام امید خود را به توافق با امریکا و کاهش بحران اقتصادی بسته است ،این روند تا پایان انتخابات به محاق رفته است.بعد ازانتخابات اگرچه دولت جمهوری اسلامی بیشترازهر دوره ای به نزدیکی با امریکا و رفع تحریمها نیاز دارد ، اما روند مذاکرات وتنش زدایی با آمریکا با موانع و دست اندازهای بیشتری روبرو خواهد شد.
شرایط بعد از انتخابات ، برای اکثریت کارگرو زحمتکش که بیشترین رنج را از شرایط بحرانی کنونی بر دوش می کشند وهم برای جمهوری اسلامی که عامل اصلی شرایط بحرانی و فلاکت اقتصادی حاضر است ،دورجدیدی از بحرانها و کشمکشها اغازخواهد شد.سال ۱۴۰۰، به گفته اقتصاددانان خود رژیم ، سال ابر بحرانها خواهد بود.تنها در اوایل سال جدید قیمت مایحتاج خوراکی مردم بطور میدانی ۷۰ درصد گرانتر شده است .مردم برق کافی ندارند . نان گران شده است .بحران کرونا وپولی کردن وعدم دسترسی اکثریت مردم به واکسیناسیون رایگان ،همه اینها را سر جمع روی هم بگذاریم ،دورنمایی برای کاهش این بحرانها نه تنها وجود ندارد ، که تشدید آنها بسیاربالاو محتمل است و تقابلها و تنشهای جدیدی را میان مردم و دولت جمهوری اسلامی ، میان کارگران و سرمایه داران به صحنه خواهد آورد.اعتراض معدنچیان ،اعتراض وسیع کارگران نفت، بازنشستگان و دهها و صدها اعتراض و تظاهرات و اعتصاب برای نان و معیشت ،نشانه بارزاین شرایط بحرانی و ناتوانی رژیم درمقابله با این بحران و کاهش رنج و مشقات مردم است .
باور به اینکه درجمهوری اسلامی ، گشایشی درزندگی مردم ایجاد شود، به صفر رسیده است. خودی ها نیزبه آن اذعان دارند وحل این مشکلات را در دایره جمهوری اسلامی نمی بینند وبه قدرت “الهی” پناه آورده اند. میکانیزمهای اقتصادی یکی بعد از دیگری با بن بست روبرو شده و خود بحران زا شده اند.اقتصاد مقاومتی شعاری پوچ است و سرمایه داری امروزدرهرکشوری بدون تنش زدایی وشرکت در گردش سرمایه وبانگ جهانی، محکوم به بن بست و شکست است و مردم بیشتربیکارو گرسنه می مانند .جمهوری اسلامی نه قدرت حل بحران اقتصادی را دارد، نه می تواند از سیاستها وفرهنگ و قوانین اسلامی و سرکوب دست بکشد.اکثریت مردم کارگر و زحمتکش از این شرایط جهنمی به تنگ امده اند. کار، رفاه ،آسایش وازادی می خواهند. همه اینها با موجودیت جمهوری اسلامی در تناقض بنیادی قرار دارند.جمهوری اسلامی وصله نامربوط برپیکرجامعه و تماما در مقابل امیال و آرزوهای مردم عمل می کند.انتخابات پیش رو، مشکل جمهوری اسلامی را حل نمیکند، تازه آغازتشدید رقابتها و کشمکشهای جدید تری برمتن تشدید بحرانهای کنونی خواهد بود و به روی صحنه خواهند آمد.تنها راه نجات مردم از این بن بست لانحل و برونرفت ازاین بحران مزمن و ویرانگر ،سرنگونی انقلابی دولت اسلامی سرمایه داران به دست طبقه کارگروهم طبقه های اوست.