متن مصاحبه ناصرمرادی دبیر کمیته مرکزی با برنامه پاسخ در رابطه با حمله اسرائیل به غزه و تحولات منطقه

متن مصاحبه ناصرمرادی دبیر کمیته مرکزی با برنامه پاسخ در رابطه با حمله اسرائیل به غزه و تحولات منطقه
مقدمه
در پی حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل، منطقه شاهد تشدید تنشهای نظامی و دیپلماتیک بوده است. حمله اسرائیل به غزه، حزبالله لبنان، حمله هوایی به ایران و جنگ ۱۲ روزه و اخیراً حمله به نمایندگان حماس در قطر، واکنشهای متعددی را در پی داشت و پرسشهایی جدی درباره نقش کشورهای عربی و اهداف پشتپرده این عملیات مطرح کرد. نوشتهی زیر متن مکتوب مصاحبهی ویدیویی برنامهی پرسش تلویزیون پرتو است که در آن به پرسشهای رفیق کریم نوری پاسخ دادهام.
ناصر مرادی
سؤال:بعد از حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل، ما شاهد تشدید بحران و کشمکش نظامی در منطقه بودیم. اخیراً اسرائیل به نمایندگان حماس در قطر حمله کرد؛ اقدامی که پرسشهای زیادی برانگیخت. کشورهای عربی ظاهراً این حمله را محکوم کردند. نظر شما در مورد این حمله چیست؟ آیا این نقشهای برای گسترش جنگ در منطقه است یا اهداف دیگری دنبال میشود؟
ناصر مرادی:حمله اسرائیل به دوحه پرسشهای زیادی را مطرح میکند. از جمله اینکه آیا قطر از قبل در جریان بوده یا نه؟ بنا به گزارشها، حدود ۱۰ تا ۱۵ هواپیمای اسرائیلی با پشتیبانی هواپیماهای آمریکایی در این عملیات شرکت داشتند. با توجه به وجود پایگاه مهم “العدید” آمریکا در قطر، سامانههای راداری و ضدموشکی و کنترل دقیق فضای هوایی، بعید است که قطر بیاطلاع بوده باشد.
اگر این هواپیماها از مسیر عربستان عبور کرده باشند، سامانههای راداری و پاتریوت بهراحتی میتوانستند آنها را شناسایی کنند؛ همینطور اگر از مسیر اردن یا عراق آمده باشند. علاوه بر این، همزمان با ورود هواپیماهای اسرائیل، یک جنگنده اف-۱۶ قطری نیز در آسمان دوحه حضور داشت. این شواهد نشان میدهد که قطر نهتنها مطلع بوده، بلکه در این عملیات شریک بوده است. بنابراین من بر این عقیدهام که سکوت قطر ناشی از توافقات پشتپرده با آمریکا و اسرائیل و تصمیم آگاهانه برای عدم واکنش سریع بود.
سکوت حاکمان قطر میتواند دو دلیل داشته باشد: یا در معاملات پشتپرده با آمریکا و اسرائیل پذیرفتهاند که از شر نمایندگان حماس خلاص شوند، یا عملاً نخواستند و نتوانستند واکنشی نشان دهند. بعد از حمله نیز برای آرام کردن و فریب افکار عمومی، موجی از محکومیت لفظی و نمایش اجلاس کشورهای اسلامی را برگزار کردند.
سؤال:اسرائیل اعلام کرده که نمایندگان حماس را در هر نقطهای هدف قرار خواهد داد. عبدالفتاح سیسی، رئیسجمهور مصر، این اقدام را تهدید آشکار جنگ خواند و اردوغان هم واکنش نشان داد. اگر قطر در جریان بوده، آیا این فراتر از حذف رهبران حماس است؟ چه نقشهای پشت این اتفاقات است؟
ناصر مرادی:نقشه همان طرح “خاورمیانه جدید” و بازترسیم مرزها به دست آمریکا و اسرائیل است. آمریکا بدون توجه به هشدارهای سازمان ملل یا گزارشهای مربوط به جنایت جنگی و نسلکشی در نوار غزه، دست اسرائیل را باز گذاشته تا هر جا بخواهد بمباران کند. هدف اصلی اسرائیل و آمریکا این است که غزه تخلیه شود و سرزمین فلسطین عملاً به اسرائیل ضمیمه گردد و “اسرائیل بزرگ و قدرتمند” در منطقه تثبیت شود. این نقشه توسط آمریکا و دولت ترامپ، همپیمان اسرائیل، هدایت میشود. هیئت حاکمه آمریکا دست نتانیاهو را برای پیادهسازی آن باز گذاشته و هر قطعنامهای برای آتشبس را تاکنون وتو کرده است.
کشورهای عربی نیز در این پروژه تلویحاً همراه هستند. آنها میلیاردها دلار در اقتصاد و صنایع نظامی آمریکا سرمایهگذاری کردهاند و حاضر نیستند برای حماس یا مردم فلسطین موقعیت اقتصادی و سیاسی خود را به خطر بیندازند. تنها کاری که میکنند، اتخاذ موضعگیریهای نمایشی و لفظی در بیانیههاست تا وانمود کنند مخالف اقدامات اسرائیل هستند. اما هیچ اقدام عملی نظیر تحریم اقتصادی، قطع روابط یا تهدید نظامی انجام نمیدهند.
سؤال:به نظر میرسد گردهمایی سران عرب هم بیشتر برای حفظ وجهه در برابر مردم خودشان بود تا مقابله واقعی با اسرائیل. شما این اجلاس را چگونه میبینید؟
ناصر مرادی:دقیقاً. تشکیل اجلاس سران کشورهای اسلامی و عربی (با حضور ۵۷ کشور) عمدتاً برای فریب و تحمیق افکار عمومی مردم عربزبان و منطقه است تا وانمود کنند مخالف اقدامات اسرائیل هستند. در بیانیه پایانی این گردهمایی فقط محکومیت لفظی ذکر شد و حتی کوچکترین اشارهای به تحریم اقتصادی یا تهدید اسرائیل نشد. علت اصلی هم روشن است: همه تجهیزات نظامی این کشورها آمریکایی است و طبق قرارداد، اجازه استفاده علیه متحدین آمریکا، از جمله اسرائیل، را ندارند.
تنها نگرانی جدی مربوط به مصر و ترکیه است. مصر میترسد که پس از اشغال غزه، موج آوارگان به مرز رفح رانده شوند و اسرائیل با ادعایی ساختگی اعلام کند که از میان چادر آوارگان به سربازان ما تیراندازی شده است و باید آنجا هم تخلیه شود. به نظر من این بار مقصد، خاک مصر و صحرای سینا خواهد بود. اینجاست که پای رویارویی با مصر به میان میآید. ترکیه نیز بیم تهدید مستقیم نظامی اسرائیل را دارد. اما دیگر دولتهای عربی عملاً این نقشه را پذیرفتهاند.
سؤال:رئیسجمهور ایران هم در این کنفرانس شرکت کرد و از «امت اسلامی» و «ناتوی اسلامی» صحبت کرد. آیا جمهوری اسلامی میتواند حمایت کشورهای عربی را به دست بیاورد؟
ناصر مرادی:خیر، کشورهای عربی متحد آمریکا هستند و ایران این را خوب میداند. سابقه هم نشان داده است؛ در جنگ ۱۲ روزه، دو جنگنده قطری در کنار هواپیماهای اسرائیل برای شناسایی مراکز حساس ایران پرواز کردند. این جنگندهها بمبارانی انجام ندادند، اما اگر برای شناسایی نقاط حساس نظامی و پدافندی نبود، در آسمان ایران چه کار میکردند؟
بنابراین جمهوری اسلامی امیدی به حمایت واقعی این کشورها ندارد. ایران فقط برای تبلیغات داخلی و نمایش سیاسی در این نشست شرکت کرد. اما واقعیت این است که تهدید اسرائیل و آمریکا علیه جمهوری اسلامی همچنان پابرجاست. آمریکا بعد از جنگ ۱۲ روزه و دخالت برای آتشبس ـ آن هم به دلیل ته کشیدن انبار موشکهای “پاتریوت” و “گنبد آهنین” در تدارک ایجاد بزرگترین پایگاه برای انبار سامانههای ضد هوایی و تسلیحات و تجهیزات لوجستیک در بندرینبع عربستان است تا پشتیبان اسرائیل در حملات احتمالی بعدی باشد.
سؤال:پس به نظر شما احتمال درگیری مجدد اسرائیل و ایران وجود دارد؟ و آیا اقدامات نظامی ایران میتواند پایگاه مردمی در جهان عرب برایش ایجاد کند؟
ناصر مرادی:امکان درگیری بستگی به رفتار خود جمهوری اسلامی دارد. اگر مسیر تسلیم در برابر خواستهای آمریکا، کشورهای اروپایی و آژانس اتمی را ادامه دهد، شاید از جنگ جلوگیری شود. اما اگر مقاومت کند، بازگشت تحریمهای سازمان ملل و احتمال حمله نظامی هم منتفی نیست.
در مورد بخش دوم سؤال: در جنگ ۱۲ روزه، ایران بیش از ۴۴۵ موشک به سمت اسرائیل شلیک کرد و برخی اهداف حساس را هم زد. این اقدام باعث شد مردم منطقه، از سر نفرت نسبت به رژیم اسرائیل و نسلکشی مردم غزه، از ضربه خوردن اسرائیل خوشحال شوند. اما این به معنای حمایت از جمهوری اسلامی نیست. مردم منطقه میدانند رژیمی که در ایران اعدام و سرکوب میکند، هیچ مشروعیتی ندارد. بنابراین ایران نمیتواند پایگاه واقعی مردمی در جهان عرب و منطقه کسب کند. مردم دخالتهای نظامی جمهوری اسلامی از طریق سپاه پاسداران و سپاه قدس در عراق، لبنان و جنایاتی که در سوریه انجام داد را فراموش نکردهاند.
سؤال: این روزها همزمان با این جنگ، سومین سالگرد خیزش انقلابی ۱۴۰۱ را پیش رو داریم. شما بهعنوان دبیر کمیته مرکزی حزب حکمتیست چه پیامی برای مردم دارید؟
ناصر مرادی: سالگرد خیزش ۱۴۰۱ و قتل حکومتی ژینا امینی و دستگیری و اعدام ده ها جوان دیگر در جریان تظاهراتهای خیابانی، یادآورجنبش عظیم توده ای بویژه خروش زنان آزاده و جنبش آزادی زن علیه سلطه سرکوب و استبداد، علیه حجاب اسلامی و برای آزادی بود. در سالگرد این خیزش انقلابی مردم آزادیخواه ایران، طبقه کارگر، زنان آزاده و نسل جوان باید با درس گرفتن از تجربه خیزشهای ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱همبستگی، سازماندهی و مبارزه مداوم، علیه رژیم جنایتکار، خود را برای قیام سراسری اینبار برای به زیرکشیدن رژیم اسلامی آماده کنند. مردم در ایران با علم به اینکه جمهوری اسلامی از کشتار و اعدام دست برنمیدارد، هم زمان که علیه تهدیدهای خارجی آماده میشود، چند برابر بیشتر علیه اعتراضات داخلی آماده سرکوب است. تنها راه رهایی، سرنگونی این رژیم است. مردم باید نیروی خشم و مقاومت خود را برای این هدف انباشته کنند.