21/04/2025

منصور حکمت – زنده باد کميته کمونيستى کارخانه

0

شرايط شان اين بود:

“بردگى

اگر به خاک افتيد

و مرگ

اگر بايستيد

شرايطشان آشنا بود.

اين اولين شورش بردگان نبود

و کيف چرمين سياه در دست مامور محترم وزارتخانه

به تازيانه  اى مىمانست

که بر پشت پدرانمان کوفته بودند.

مشت در مشت گره کرديم و زمزمه کرديم:

“مىايستيم و مىمانيم

نـُـه ساعت هر روز و شش روز هر هفته:

چند بار مىشود انترناسيونال را زمزمه کرد؟

بردهاى که به بردگيش پى برده باشد

نيمى از زنجيرهايش را گسسته است

آرى

اما نيم ديگر زنجيرها سنگيناند

– هنوز زنجيراند،

و در فرداى اعتصاب شکست خوردگان

صد بار سنگيناند،

                  صد بار زنجيراند

و از آن سنگينتر

نگاه ملامت فرزند مشتاقى است

که تا آستانه در دويده و پرسيده است:

– “پنجشنبه ها را گرفتند؟

– “مرتضى آزاد شد؟

نه ساعت هر روز و شش روز هر هفته

چند بار مىشود انترناسيونال را زمزمه کرد؟

اعتصاب را شکستهاند و فردا

سرود سرمستى را بر هر کوى و برزن و کارخانه فرياد مىکنند:

– اخراج مىکنيم،

بيکار مىکنيم،

به زنجير مىکشيم

و آنرا که هنوز سر ايستادن هست،

بر چوبه هاى عبرت،

بر دار مىکنيم،

صد و سى سال است که چنين مىگويند و مىکنند.

اما ما هنوز ايستادهايم

هر روز،

هر ماه،

هر سال،

براى صد و سى سال.

نه ساعت هر روز و شش روز هر هفته

اما پايان اعتصاب

پايان کار نيست،

فردا،

فردا صبح در رخت کن

فردا سر ناهار،

فردا ته سرويس،

دهها رفيق زمزمه مىکنند:

“حق با کميته بود

و توصيه هاى عمل نکرده ما را تکرار مىکنند.

فردا بدون شک بر ديوار روبروى موتورخانه

خط جديدى نوشته است:

“زنده باد کميته کمونيستى کارخانه!”

نه ساعت هر روز و شش روز هر هفته

و طنين انترناسيونال

هر بار،

رساتر مىشود.

نـــــــــــــــادر(منصور حکمت)

به نقل از نشريه پيشرو ارگان سازمان کردستان حزب کمونيست ايران – کومهله

شماره ٢٣ دوره چهارم شهريور ١٣٦٩ صفحه ١٩ و ٢٠

 
 
اشتراک گذاری

Leave a Reply