یادداشتها، سیاوش دانشور
یادداشتها،
سیاوش دانشور
درود بر زنان و مردان جسور و انقلابی
جمهوری اسلامی در روز “حجاب و عفاف”اش شکست سنگینی خورد. ضربه آنچنان گیج کننده بود که هر امام جمعه و آخوند و مسئول حکومتی از امنیتی تا قضائی و دولتی را بصدا درآورد. زنانی که با جسارت تمام حجاب از سر می کشند و بخشا آتش زدند و مردانی که حمایت می کنند و در این صف از شخصیت خود بمثابه انسان برابر اعاده حیثیت می کنند. حجاب اسلامی بعنوان بیرق بردگی زن در اسلام و یک رکن مهم ایدئولوژیک جمهوری اسلامی، اگر نه هنوز قانونا اما عملا و بصورت دوفاکتو بویژه در شهرهای بزرگ مدتهاست که ورافتاده است. تعرض زنان و مردان برابری طلب برای نفی آشکار و علنی این لوگوی رژیم آپارتاید، شاخصی برای گرفتن نبض سیاست در جامعه است. این گوشه ای از نخواستن حکومت اسلامی و قوانین جاری در ایران است که خود را در مصاف تند و عریان نفی حجاب اسلامی بیان می کند.
یکی از دایناسورهای حکومتی گفته است که حجاب اولین خارکریز نظام است، اگر فتح شود بقیه خارکریزها هم سقوط می کنند. مردم هم میگویند چه بهتر، همین را میخواهیم، سقوط همه ارکان و خاکریزهای حکومت اسلامی. امام جمعه بی حیا و جنایتکار اصفهان که مجددا تهدید به اسیدپاشی به زنان در مقابل “اشاعه بی حیایی” کرده بود، بلافاصله به غلط کردم افتاد و ممیزی ها در دفترش اطلاع دادند که حرف ایشان تقطیع و تحریف شده است و اصولا ایشان چنین غلطی نکرده است! تهدید می کنند و اگر دست خودشان باشد دست به هر جنایتی میزنند اما همزمان دلشان قرص نیست، زیر پایشان شل است، تزلزل و تردید دارند. این یعنی تنها با تعرض و پیشروی میتوان تناسب قوا را بنفع خود مساعد کرد. درود بر زنان و مردان جسور و انقلابی! همه جا حجاب اسلامی را بسوزانید! *
حکومت اسیدپاش و معضل آزادی بیان
طباطبایی امام جمعه اصفهان گفته است «اگر جواب بی حجابی ها را با اسیدپاشی دادیم، ناراحت نشوید»!
این سخن را در کنار اظهارات سران رژیم و آخوندهای متفرقه در همین دو روز علیه زنان بگذارید تا وحشت عمیق را در سرتاپایشان ببینید. حالا امام جمعه های اسیدپاش جماعت لمپن آتش به اختیار را بسیج میکنند تا بلکه به زور اسید حجاب را نگاهدارند!
مسخره تر، مشغله جناح دیگر و باند اصلاح طلبان داخل کشوری و همراهان و همفکران توده ایست خارج کشوری و رسانه های امثال بی بی سی است که در باره نقض آزادی بیان تاج زاده عاشورایی بپا کرده اند. و متاسفانه با این صورت مسئله جعلی، عده ای را بدنبال خود کشانده اند.
به اسیدپاشان باید هشدار داد که اگر چنین غلطی بکنید، دارید رسما اعلام میکنید که همه چیز مجاز است. بدون تردید جواب سخت خواهید گرفت. آندوره گذشته است، مواظب حرف زدن بعد از شکم سیری باشید!
به اصلاح طلبان و نوع زیباکلام و دیگران باید گفت: شماها استاد الله کرم ها و ده نمکی ها هستید، شماها خلخالی ها و ری شهری ها و گیلانی ها را در صفوف تان دارید. شماها مخترع چماقداری در آن مملکت هستید، خجالت نمی کشید از آزادی بیان آنهم در جمهوری اسلامی حرف میزنید؟ مخاطبین شما چقدر باید خام باشند که این سناریو را از شما بخرند؟
اگر رسانه های باشرف و طرفداران تاکتیکی آزادی بیان وقت کردند، لطفا کمی هم در مورد سناریو سازی برای کارگران و معلمان و فعالین سیاسی صحبت کنند. سکوت در این موارد و برجسته کردن تاج‌زاده با هدف خاص، نشان میدهد پرنسبپ های ادعایی هم بازاری است و تابع منفعت سیاسی در هر شرایط خاص.*
تاج زاده و تحرک بیهوده اصلاح طلبان
اصلاح‌طلبان و طیف دمکرات های ظاهرا وفادار به آزادی بیان و عقیده، تلاش دارند از تاج زاده نماد حق و بیان و عقیده و زندانی سیاسی بسازند. بار اولشان نیست، زمانی برای خامنه ای و خلخالی و قبل‌تر خمینی همین کار را کرده بودند. تاج زاده در دعوای کرکس های حکومتی موقتا به زندان افتاده، مثل بسیاری دیگر. این به جنبش برای نفی تمامیت جمهوری اسلامی ربط ندارد. تنها ربطش اینست که این واقعه و مسایلی از این دست، آیا راهی برای پیشروی مستقل ما باز میکند یا نه؟
این به آزادی عقیده و دفاع از آن هم ربط ندارد. تاج زاده و اصلاح طلبان از تریبونهای حکومتی تا تریبونهای خارج کشوری را بیشتر از هر کسی در اختیار داشته و دارند. من هیچ علاقه ای به دفاع از عقاید ارتجاعی و متحجر و کپک زده تاج زاده ها ندارم. دفاع از حق آزادی بیان برابر با دفاع از مضمون این حق و بیان نیست. چرا من آزادی‌خواه باید به آدمکشی و زن ستیزی اسلامی احترام بگذارم، نمی‌گذارم.
ما برای آزادی کلیه زندانیان سیاسی، برای برچیدن جرم سیاسی و زندانهای سیاسی مبارزه میکنیم. ما تنها شخصیتهای جنبش خودمان را بلند میکنیم نه عناصر دیروز شکنجه گر امروز تاچریست و مجیزگوی خامنه ای.
تاج زاده به جنبش ملی اسلامی تعلق دارد، از قهرمانان این جنبش است، همین جنبش هم روی سر می‌چرخاند.*
