26/09/2025

باز تکثیر مطلبی از جمال کمانگر

اخيرن فايلى تصويرى از خالد عزيزى دبير كل حزب دمكرات كردستان در دفاع از جريان منفور مكتب قران همكار رژيم إسلامى و شخص احمد مفتى زاده در فضاى مجازى پخش شده است. خالد عزيزى روى گسترش جريان سلفى گرى زير سايه رژيم إسلامى در كردستان حساب ويژه ايى باز كرده است. و كمونيستهاى كردستان را مورد انتقاد قرار ميدهد چرا جريان مرتجع مفتى زاده را تحمل نكردند. و به مرتجعين اسلامي كردستان نويد اينرا ميدهد كه حزب مطبوعش قوانين ارتجاعى إسلام را جزو باورهاي “خلق كرد” ملحوظ خواهد كرد. مصطفى هجرى سال ٢٠٠٨ با همين كارت إسلامى بازى كرد و اتحاديه ملاهاى كردستان را تاسيس كرد كه بيش از هر زمان رسواتر شده اند. مطلب زير نوامبر ٢٠٠٨ در نقد حزب دمكرات كردستان ايران نوشته شد كه احكام و نكات آن كماكان معتبر و جوابى هم به خالد عزيزى است.

تاسيس اتحاديه علمای دینی(اسلامی)
( توسط حدکا )
جمال کمانگر
حزب دمکرات کردستان ایران جناح مصطفی هجری ۲۸ آبان ماه ۸۷ در یک اطلاعیه رسما یک سازمان مذهبی به اسم “اتحادیه علمای دینی(اسلامی)کردستان ایران ” را تاسیس کرده است. در نقد این بیانیه بعضی ها با رجوع به برنامه حزب دمکرات نقد خود را بر این پایه استوار کرده اند. اما مسئله برای حزب دمکرات بازگشت به سیاستی است که همواره و در مقاطع مختلف به آن رجوع کرده است. سیاست مذاکره و بند و بست با رژیم اسلامی! فاکت آوردن از اینکه حزب دمکرات چون عضو “انترناسیونال سوسیالیست” است دیگر یک جریان “سوسیال دمکرات” است. اینکه نه “انترناسیونال سوسیالیست” واقعا سوسیالیست است و نه حزب دمکرات کردستان ایران و نه ادعایی هم در این زمینه دارد. بر گردیم به زمینه های تشکیل “اتحادیه علمای اسلامی کردستان ایران” توسط حدکا!
برای هر حزب سیاسی اتخاذ تاکتیک و یا ایجاد سازمانهای جانبی و “غیر حزبی” جزو کار روتین و سیاسی محسوب میشود. هر جریانی میتواند کلکسیونی از این سازمانها، دورو بر خود داشته باشد. اینجا ایرادی وارد نیست. اما بلافاصله این سئوال مطرح میشود که چه چیزی در صحنه سیاست ایران و کردستان تغییر کرده است که حزب دمکرات کردستان ایران را به صرافت تاسیس یک سازمان تماما مذهبی وادار کند؟ آیا جامعه کردستان اسلامی تر شده است؟ آیا احاد مردم کردستان که منتصب به دین یا مذاهب مختلف هستند زیر فشار هستند؟ کدام ضرورت باعث تاسیس این جریان مذهبی توسط یکی از سنت دار ترین احزاب ناسیونالیستی در کردستان شده است؟
بیانیه ابتدا با یک حکم کلی شروع میکند که ظاهرا برای متحد کردن مرتجعین کردستان دور هم و زیر یک پرچم معین است، اما در باطن یک هدف مشخص دیگری دارد که بعدا اشاره میکنم. بیانیه میگوید:”در باره دین مبین اسلام ، آشکار است که مردم کرد رابطه تاریخی خیلی عمیق و غیرقابل انکار با این دین مقدس دارند و در تاریخ کرد دستورات و قوانین اسلامی ، مبنای رفتار مردم بوده است.در حال حاضر هم جای خود دارد که مثل دین اکثریت مردم کرد باید مورد احترام باشد و به طور کلی مانند یک پدیده مقدس و یک روش اجتماعی باید نقش خود را در جامعه بازی کند.” ترجمه از متن کردی
خیلی روشن اعلام میکند که نه تنها اکثریت مردم کردستان مسلمان و از نوع سنی هستند، بلکه اسلام سابقه تاریخی در آن جامعه دارد. نه تنها دین باید مورد احترام همگان باشد بلکه باید نقش خود را در جامعه بازی کند! اینکه حزب دمکرات همیشه دوست دارد در دوره گذشته زندگی کند واقعی است.اما دین در گذشته وسیله گیج کردن مردم، ابزار انقیاد فکری و روحی آنان بوده و حالا هم هست. حزب دمکرات آرزو دارد آن گذشته در حال و آینده هم ادامه پیدا کند اما مشکلش اینست که دیگر بخش بزرگی از مردم کردستان و مخصوصا نسل جوان، نه هم اکنون افق و شیوه زندگیشان را از اسلام میگیرند و نه میخواهند زندگی آینده شان را بر مبنای اسلام و قوانین اسلامی ادامه دهند.
تاسیس این سازمان از سوی حدکا و بازگشت به تاریخ نقش شیوخ و ملاهای کرد فرستادن سیگنال به طرف جمهوری اسلامی است. تاسیس هر سازمان و کلوبی قاعدتا متاثر از وضعیت کنونی است و قرار است در آینده به معضلی جواب بدهد. امروز برجسته کردن هویت اسلامی برای حزب دمکرات دقیقا مساوی یادآوری وجه مشترک آن حزب با رژیم اسلامی و درخواستی برای شریک شدن در قدرت است.
حزب دمکرات و ناسیونالیسم کرد در چند دهه گذشته استراتژی یشان بر اساس “جنگ ،مذاکره و انتظار” بوده است رمز بقای آنها از شکاف بین قدرتهای منطقه و جهان نشات گرفته است. نه از سر منفعت و خوشبختی مردم! این شکاف در هر دوره با فاکتورهایی تداعی میشود که باعث عروج و افول این جریانات میشود. حداقل تا آنجا که به کردستان ایران بر میگردد بعد از اشغال عراق دوره عروج امید به آمریکا چنان ناسیونالیست پرو غرب از نوع ایرانی و محلی را بوجد آورده بود که همه کفش و کلاه کرده بودند که بزودی در رکاب آمریکا بخشی از قدرت دولتی را بدست خواهند گرفت. کردستان عراق نمونه ای برای آنها بود که رویای عراقیزه کردن ایران را در فعالیتهای روزانه اشان در صدر قرار گیرد. رفت و آمد در دالانهای وزارت خارجه آمریکا را بعنوان ” دیپلوماسی رشد یافته کرد” بخورد مردم میدادند و به آن افتخار میکردند. در زمان اوج برو بیای “نظم نوین جهانی” و دکترین “ضربات پیشگیرانه” مگر کسی از این جماعت جرأت داشت که با اسلامیها دمخور شود؟! همه پیاده نظام “جنگ با تروریسیم” آمریکا شده بودند. اما دیری نپائید که آمریکا بر خلاف پیروزی برق آسای نظامی بر رژیم بعث با تناقضات و لجنزاری در عراق مواجه شد که نه تنها شکست خورد، بلکه کل نئو کنسرواتیسم و بوشیسم وچینسیم را با خود به درون بلعید. با افول ستاره بوش، امید و افق ناسیونالیسم پروغرب از نوع ایرانی و قومی اش هم رو به افول نهاد. بحث فدرالیسم شان با ناکامی مواجه شد و طرح “جبهه کردستانی” هم متولد نشده سقط شد.

در این وضعیت حزب دمکرات کردستان ایران و کل ناسیونالیسم کرد و از جمله کومله که جناج چپ آنرا تشکیل میدهند دچار انشقاق شده و پروسه متلاشی شدن خود را در پیش گرفته اند. اگر فاکتور شکست آمریکا در عراق را در نظر نگیریم، اگر به قدرت رسیدن انواع جک و جانور اسلامی در عراق را در نظر نگیریم، اگر شکست اسرائیل از حزب الله لبنان را در نظر نگیرم و اگر در همین کردستان عراق قدرت گیری دوباره از حد اسلامیون را در نظر نگیرم آنگاه از سر برنامه و گویا از برنامه خطور کرده اند پلمیک بخش معترض همین ناسیونالیست هست.

حزب دمکرات کردستان ایران دریافته است که بازی کردن با کارت اسلامی در این دوره امکانی است که هم به سیاست مذاکره و امتیاز گیری بر گردند و هم با تاسیس چنین سازمانی سنگری ارتجاعی در مقابل گسترش بی مذهبی، سکولاریسم و به طور اخص کمونیسم ببندند. وگرنه هم نویسندگان “دمکرات” خوب میدانند که دوره، دوره ی رهبران دینی مانند شیخ نهری، شیخ سعید پیران و غیره نیست و هم کسی در کردستان ایران برای این جور سازمانها تره خورد نمیکند. کردستان ایران برخلاف دوره شیوخ و ملاهای رهبر” کردایه تی” سکولار تر ، چپ تر و ضد دین تر هستند. قطب کمونیسم آن محبوب مردم، با رهبرانی که ۳۰ سال مبارزه رو در رو با رژیم اسلامی، با نسلی پر شور و جوان که در صحنه حاضر هستند.
ضرورت تاسیس “اتحادیه علمای اسلامی” نشات گرفته از سیاستی است که در حال حاضر هم در سطح منطقه و هم بعد از انتخاب اوباما در جریان است. اگر اوباما سیاست مذاکره با یکی از محور های “شرارت” که ایران است را در پیش میگیرد یا “برنارد کوشنر” وزیر خارجه فرانسه یکی از اولویتهای اوباما را مذاکره با ایران میداند. حزب دمکرات به طریق اولا به وجه اشتراکش با جمهوری اسلامی که اسلامیت است رجوع میکند. و خود را دوباره با موج همراه خواهد کرد.هم اکنون ماتریال ارتجاعی این شیفت سیاسی که صدها آخوند و ملا در کردستان است و رسما مزد بگیر ارتجاع اسلامی هستند را در اختیار دارد. این طیف در عین مزد بگیری از رژیم خود را نیز متعلق به جنبش آقای هجری میدانند. اینها میتوانند در زمینه مذاکرات آتی نقش بازی کنند.
اعلام چنین سازمانی تماما در راستای سیاست مذاکره و شریک شدن در قدرت ارتجاع اسلامی حاکم است. حزب دمکرات در کنگره سوم خود که قبل از انقلاب بود بر سکولاریسم تاکید داشت در کنگره چهارم که بعد ازقدرت گیری رژیم اسلامی بود که بر اسلام به عنوان باورهای” خلق کرد” پای فشرد. پخش روزانه قرآن از رادیو و دفاع از ارتجاع اسلامی در کردستان برای سنگربندی علنی در مقابل کمونیسم در کردستان و چراغ سبزی بود به رژیم اسلامی که فراموش نکن، ما وجه اشتراک مهمی داریم که اسلام است.
حدکا حزبی نان به نرخ روز خور است که هر موقعیتی که بتواند آنها را به قدرت نزدیک کند سیاستش را تعیین میکند. دین ابزاری است که برای جمهوری اسلامی، اوباما و حزب دمکرات کردستان ایران نقش مشترکی دارد. استفاده از دین بعنوان ابزار تحمیق توده ها در مقابل طبقه کارگر و مهار آن در شرایط کنونی جزو اولویتهای بورژوازی محلی و جهانی است.
تا آنجا که به مردم در کردستان ایران بر میگردد شیفت سیاسی حزب دمکرات در ادامه سیاستهای قبلی این حزب در همراهی با ارتجاع اسلامی و سیاست مذاکره با رژیم اسلامی است. ایجاد این سازمان هم نمیتواند به معضلات این حزب کمک کند و با شکست مواجه خواهد شد. برگی دیگر از ناکامیها را به تاریخ این حزب اضافه میکند. کمونیستهای کردستان وظیفه خود میدانند که از جامعه در مقابل دارو دسته های اسلامی دفاع کنند.
٢٤ نوامبر٢٠٠٨

اشتراک گذاری